🌷 🌷 ،....!!! 🌷 وقتی قرار شد قبل از عقد صحبت‌هایمان را انجام دهیم ، قسمم داد و گفت: «‌زندگی من باید همه چیزش برای خدا باشد . حالا هم شما را به خدا اگر مطمئن هستید که می‌خواهید با من ازدواج کنید ، صحبت کنیم !» 🌷 به حاجی گفتم : تنها درخواستی که از شما دارم ، این است که برای عقد‌مان برویم پیش امام . سکوت کرد و جوابم را نداد . این سکوت یکی ، دو روزی طول کشید . وقتی بالأخره حاضر شد جوابم را بدهد !!! 🌷،....گفت : «‌‌ شما هر تقاضایی به جز این داشته باشید ، من انجام می‌دهم . اما از من نخواهید لحظه‌ای از عمر مردی را که تمام وقتش را باید صرف امور مسلمانان کند ، به خودم اختصاص بدهم ! من بر سرِ پل صراط ، نمی‌توانم جواب این کارم را بدهم !» 🌹خاطره اى به ياد سردار خيبر شهيد حاج محمدابراهيم همت ☟🅹🅾🅸🅽🅸🅽☟ ³¹³┄┅•═༅☫ ربنـا آتنـا شـهـادت ☫༅═•‏┄┅³¹³ https://eitaa.com/hamid_roshanaei_313