فرق «پادشاه» و «پیامبر»
«عدی بن حاتم» -که رئیس قبیله ای در یمن است و هنوز مسلمان نشده- در مسجد نزد پیامبر(ص) آمد تا بررسی کند: «محمد» پادشاهی است که میخواهد بر مردم حکومت کند و یا پیامبری است از جانب خدا.
پیامبر(ص) زمانی که او را شناختند، به خانه خود دعوت کردند.
در بین راه، پیرزن ضعیفی جلوی پیامبر(ص) را گرفت و پیامبر(ص) زمانی طولانی را برای شنیدن حرفهای او توقف کردند تا مشکل او را حل کنند.
«عُدَیّ» با دیدن این صحنه با خود گفت: به خدا قسم او نمیتواند پادشاه باشد.
زمانی که وارد خانه حضرت شد، پیامبر(ص) مُتَکّایی برای او انداختند و به او گفتند: بر روی این مُتَکّا بنشین.
«عُدَیّ» گفت: نه، این جای شماست.
پیامبر(ص) فرمود: بلکه جای شماست.
«عُدَیّ» روی متّکا نشست و پیامبر(ص) نیز روی زمین نشستند.
«عُدَیّ» دوباره با خود گفت: به خدا قسم این سیره ی یک پادشاه نیست. ....
السیرة النبویة لابن هشام، نشر دارالمعرفة، بیروت، ج2، ص580.
@ghete50