🦋🦋🦋🦋 امروز با يك مادري صحبت مي كردم مي گفت تنها احساس گناهم اين است براي بچه ام هيچ كاري نكردم.... این احساس گناه مال پنج سال اول است عزيزم الان جهت گرفته به سمت بچه ات. چند نفر ما تا فرق سر به پدر مادرمان بدهكار هستيم؟ و هر كاري بكنيم كم كرديم. احساس گناه است مال پنج سال اول ربطي به پدر مادر ندارد. پدر مادر ما را بوجود آوردند كيف كردند نوش جانشان ما هم وظيفه مان را بايد انجام بدهيم بجاي خودش؛ ولي ما هم براي بچه هايمان اين كار را بكنيم كيف كرديم به دنيا آورديمشان؛ حظ كرديم، نوش جانمان. ولي ما همه اش را بدهكاريم به همه بدهكاريم چقدر به بچه هايتان بدهكار هستيد چقدر فكر مي كنيد پدر مادر خوبي نيستيد؟ وقتي كه احساس گناه صحيح به آنها نمي دهيم وجدان اخلاقي شكل نمي گيرد از أن طرف مي افتند طلبكار مي شوند. بخاطر اينكه ما اينقدر احساس گناه داشتيم و اينقدر سرويس داديم و خواستيم محدود نباشد كه حالا از آدم و عالم طلبكار است. پس چرا اينقدر ما بايد برويم دانشگاه و مدرك بگيريم؟ احساس حقارت است. سال ها قبل كه هنوز تلفن وامثال اینها به آمريكا نبود نوجوان بودم دوستي داشتم برادرش به امریکا رفته بود. او براي برادرش نامه نوشته بود. برادر گفته بود من تحصيلاتم تمام شده مدركم گرفتم اين هم براي برادرش نوشته بود مستر اينجينير فلان. برادر از آنجا تلفن كرد اين چه است نوشتي؟ زدم روي تابلو من را مسخره مي كنند از آن روز به من مي گويند مستر اينجينير. ولي اينجا بايد به همه بگوييم آقاي دكتر، مهندس مبادا به آنها بر بخورد. ادامه دارد... (استاد سلطانی)