🌊 کودکی من توی خونه ای گذشت که مادربزرگم هرشب دست روی قاب عکس عموی شهیدم می کشید و بعد می بوسید و سرجایش می گذاشت... هر هفته پنجشنبه ها به خاطر مادربزرگ بهشت زهرا بودیم پیش عمو ... توی هئیت الشهدا که هر هفته شب های پنجشنبه برنامه داشتن و هرسال برای شب های محرم به درب خانه یکی از شهدا می رفتیم و به خاطر ایام عرض تسلیت می گفتند. نوجوانی ام پای فیلم های دفاع مقدس جشنواره فجر می گذشت وقتی اینقدر های های گریه می کردم و بعد با صورت خیس توی سرمای بهمن ماه می اومدیم از سینما بیرون و برمی گشتم خونه و من تا هنگام خواب هنوز تحت تاثیر بودم. توی نوجوانی تحت تاثیر کتاب های نیمه پنهان ماه خیلی گریه کردم توی جوانی و بعدها کتاب های زیادی خوندم که باهاشون گریه کردم عمار حلب خداحافظ سالار تنها گریه کن یادت باشد دختر شینا دا و.... اما اون حال و اشک های نوجوانی ام و کتاب های نیمه پنهان ماه هنوز برام خیلی رشک برانگیزه الان ۳۰ جلد کتاب از نیمه پنهان ماه چاپ شده، زندگینامه ی مختصر از ۳۰ شهید 🌱 🌸 📚 کتاب: 📝 نویسنده: @hamkhaniketab