7⃣9⃣پویشی ............................... ‌ کار خودمان بود! ✍س.م.ب علی مگر نماز هم می خواند.این جمله ای بود که مردم شام ، بعد از شنیدن خبر شهادت حضرت علی علیه السلام به زبان آوردند.علی در محراب مسجد کشته شده؟! علی ومسجد! مگر علی نماز هم می خواند؟! آن زمان،این عین غفلت بود. عین جهالت. شاید بسی بالاتر از آن. آنها که علی را نشناخته بودند و سلاطین زمان اذهان مردم را در مرداب غفلت فرو برده بودند که حتی در تصورشان هم نمی‌گنجید که علیِ کافر، اهل نماز و عبادت باشد؛ چه برسد که امیرمومنان باشند. آنان که آن‌قدر با زخم زبان ها یشان ، با کردارشان، دل امیرالمومنین را به درد آورده بودند، تا آنجا که آن حضرت نفرين‌شان کرد و مرگ خود را از خداوند خواست وفرمود: خدایا! اينان از من خسته‌اند و من از آنان خسته؛ آنان از من به ستوده اند و من از آنان دل شکسته؛ پس بهتر از آنان را مونس من دار و بدتر از مرا بر آنان بگمار.* همچنان لحظه به لحظه تاریخ تکرار می‌شود! این حکایت،حکایت این روزهای ما شده است که دائم در بوق وکرنا کرده‌ایم ؛ ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند. آن‌قدر گفتیم و گفتیم که تنها این لق لقه‌ی زبان‌مان شد اما در عمل هیچ چیزی در چنته نداشتیم. بدون هیچ شناخت و آگاهی در اوج غفلت با چشمانی بسته، تنها با شنیدن چند اَراجیف در گوشه کنار، از حلقوم وسواس خناس، مردد شدیم و مرض شک و دودلی بر قلب‌هایمان رخنه کرد . حق و باطل از یکدیگر را تمیز ندادیم.در باتلاق تهمت و افتراء غرق شدیم. کوچک‌ترین غفلتی کافی بود که به اسفل‌السافلین کشانده شویم. دقیقا آن لحظه که زمان امتحان بود. زمان سنجش ایمان بود.آن زمان که باید با قلب‌مان حق را از باطل تشخیص دهیم .راست را از دروغ. نور را از تاریکی و ظلمت. در حقیقت که این کار بسیار ساده‌ای است. البته برای اهل ایمان ،نه آنان که بر دل‌ها و گوش و چشمشان مهر زده شده است* .حقیقت را، نه ،می بینند و نه،می شنوند و نه، می فهمند. فقط از هر آب گل آلودی، ماهی لجن خوار خودشان را می گیرند. @AFKAREHOWZAVI 🌐 https://eitaa.com/hamnevisan