eitaa logo
هم نویسان
276 دنبال‌کننده
152 عکس
29 ویدیو
95 فایل
💠‌ با هم بنویسیم تا به، ادبیات، فرهنگ و تمدن برسیم https://eitaa.com/joinchat/2477260908C5a78446aac سردبیر: @Jahaderevayat 🔻ارسال یادداشت و کوتاه‌نوشت #هم_نویسان
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت یازدهم روایت غمبار به قلم نویسنده‌ی شیرازی ✍رقیه بابایی عصر ۲۲ مرداد است و در مجلس روضه نشسته‌ام. فالوده‌ای که همان ابتدا با آن پذیرایی شدیم تا گرما را در وجودمان فروبنشاند را خورده‌ام و حالا بعد از گریستن بر غم این روزهای کاروان آل الله همه با هم داریم جوشن کبیر می‌خوانیم می‌دانم قرار هر ماه اهل این مجلس همین است؛ جوشن بخوانند و وجودشان را زره پوش از اسماء مقدس کنند. شیرینی نام‌های خداوند هنوز زیر زبانم است که مجلس تمام می‌شود و اذان می‌گویند و همان جا نمازم را می‌خوانم. می‌خواهم خداحافظی کنم که می‌بینم یکی از خانم‌ها پریشان و نگران موبایلش را دست گرفته و رنگش پریده می‌پرسم چه شده؟! می‌گوید دوباره در مرکز شهر بخاطر نزدیکی به سالگرد "م. ا" ریخته‌اند بیرون و اغتشاش شده. سعی می‌کنم آرامش کنم و با جمله‌هایی مثل خبری نیست و حتما بزرگش کرده‌اند آرامش کنم چند نفر دیگر هم به جمع‌مان اضافه می‌شوند و چیزهایی می‌گویند سریع نِت گوشی‌ام را روشن می‌کنم و فقط یک کلمه ذهنم را به هم می‌ریزد. دوباره به حرم حضرت شاهچراغ عليه السلام حمله تروریستی شده، دوباره...دوباره... این کلمه مثل یک خنجر است که بر قلبم فرو می‌نشیند و پشت سر هم ضربه می‌زند پیام پشت پیام می‌رسد و همه همین جمله را تکرار می‌کنند. از مجلس بیرون می‌زنم و زود با همسرم تماس می‌گیرم و خیالم راحت می‌شود که در محل کارش است و بعد یک‌باره در وجودم مرثیه به پا می‌شود! مدام حرم را تصور می‌کنم که در آن لحظاتی که ما در مجلس جوشن می‌خواندیم، جوشن اهل حرم چه بوده؟! در حرم از کودک و طفل به زیارت می‌آیند تا پیرزن و پیرمرد از روستایی تا توریست و مسافر... می‌گویند تروریست از در باب المهدی عجل الله فرجه وارد شده دری که مثل درهای اصلی حرم نیست! این در یک تفاوت بزرگ با بقیه درها دارد! حرم دو در اصلی دارد که وقتی وارد می‌شوید ابتدا صحن کوچکی مقابلش است و بعد از گذشتن از آن تازه وارد صحن بزرگ و اصلی می‌شوید اما این در یک در فرعی در بازار است و همین که راهروی کوتاه و عریضش را پشت سر گذاشتید، مستقیم وارد صحن اصلی و بلوغ حرم می‌شوید این یعنی با یک عملیات حساب شده طرف هستی!! این حمله دوباره انگار کمی آبدیده‌مان هم کرده! از حرف‌ها و تحلیل‌هایی که در گروه‌ها می‌شود معلوم است نسبت به قبل کمتر دستپاچه شده‌ایم و حالا می‌دانیم که فقط باید صبر کنیم تا خبرهای تکمیلی از راه برسد! نمی‌دانم این خوب است یا بد؟! اینکه دیگر مثل بار اول همه احوال هم را نمی‌گیرند و معمولی‌تر برخورد می‌کنند‌ و سعی در کنترلشان دارند خوب است یا این یعنی از روی بیچارگی و تأسف است که یک اتفاق بزرگ و فاجعه‌وار عادی بشود یا حتی کمی عادی!؟ فعلا خبر این است دو تروریست حمله کرده‌اند یک نفر زنده دستگیر شده، یک نفر متواری است دو نفر شهید شده‌اند و چند نفر زخمی البته بعد دو شهید تکذیب می‌شود و هفت زخمی اسم‌هایشان در گروه‌ها پخش می‌شود در میان اسم زخمی‌ها یک نفرشان چشمم را می‌گیرد! غلام عباس عباسی؛ همیشه پیشوند غلام و عبد بر اسم‌ها را دوست دارم حس می‌کنم این نوعی عرض ارادت متواضعانه است به صاحب این اسم‌ها که فرزند ما قابل نیست همنام شما باشد او فقط غلام و عبد شمااست. زیر لب این نامی که چشمم را گرفته دوباره تکرار می‌کنم غلام عباس... و ناخودآگاه مادرش را تصور می‌کنم که حتما چقدر محب و دلداده حضرت ابوالفضل علیه السلام بوده که چنین نامی را برای پسرش انتخاب کرده و او را هزار بار در طول عمرش صدا زده و قند در دلش آب شده‌است. 🍃ادامه دارد @AFKAREHOWZAVI
7⃣9⃣پویشی ............................... ‌ کار خودمان بود! ✍س.م.ب علی مگر نماز هم می خواند.این جمله ای بود که مردم شام ، بعد از شنیدن خبر شهادت حضرت علی علیه السلام به زبان آوردند.علی در محراب مسجد کشته شده؟! علی ومسجد! مگر علی نماز هم می خواند؟! آن زمان،این عین غفلت بود. عین جهالت. شاید بسی بالاتر از آن. آنها که علی را نشناخته بودند و سلاطین زمان اذهان مردم را در مرداب غفلت فرو برده بودند که حتی در تصورشان هم نمی‌گنجید که علیِ کافر، اهل نماز و عبادت باشد؛ چه برسد که امیرمومنان باشند. آنان که آن‌قدر با زخم زبان ها یشان ، با کردارشان، دل امیرالمومنین را به درد آورده بودند، تا آنجا که آن حضرت نفرين‌شان کرد و مرگ خود را از خداوند خواست وفرمود: خدایا! اينان از من خسته‌اند و من از آنان خسته؛ آنان از من به ستوده اند و من از آنان دل شکسته؛ پس بهتر از آنان را مونس من دار و بدتر از مرا بر آنان بگمار.* همچنان لحظه به لحظه تاریخ تکرار می‌شود! این حکایت،حکایت این روزهای ما شده است که دائم در بوق وکرنا کرده‌ایم ؛ ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند. آن‌قدر گفتیم و گفتیم که تنها این لق لقه‌ی زبان‌مان شد اما در عمل هیچ چیزی در چنته نداشتیم. بدون هیچ شناخت و آگاهی در اوج غفلت با چشمانی بسته، تنها با شنیدن چند اَراجیف در گوشه کنار، از حلقوم وسواس خناس، مردد شدیم و مرض شک و دودلی بر قلب‌هایمان رخنه کرد . حق و باطل از یکدیگر را تمیز ندادیم.در باتلاق تهمت و افتراء غرق شدیم. کوچک‌ترین غفلتی کافی بود که به اسفل‌السافلین کشانده شویم. دقیقا آن لحظه که زمان امتحان بود. زمان سنجش ایمان بود.آن زمان که باید با قلب‌مان حق را از باطل تشخیص دهیم .راست را از دروغ. نور را از تاریکی و ظلمت. در حقیقت که این کار بسیار ساده‌ای است. البته برای اهل ایمان ،نه آنان که بر دل‌ها و گوش و چشمشان مهر زده شده است* .حقیقت را، نه ،می بینند و نه،می شنوند و نه، می فهمند. فقط از هر آب گل آلودی، ماهی لجن خوار خودشان را می گیرند. @AFKAREHOWZAVI 🌐 https://eitaa.com/hamnevisan
4⃣7⃣1⃣ پویشی ............................... بسم الله الرحمن الرحیم پروپاگاندای الهی، شاخصه‌ رییس‌جمهور شهید ✍صادق ناطقی عضو مجمع خطبا اصحاب الصاحب ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ مردم داری و در سختی‌ها کنار مردم بودم از صفات ممدوحه در همه ادیان الهی و یک صفت حسنه انسانی است. مردم ذاتا به فردی که در سختی‌ها و مشکلات همراه آنهاست، ارادت قلبی پیدا می‌کنند و اصطلاحا او را از خودشان می‌پندارند. مردمی بودن و تواضع در مقابل فقرا و ضعفا لاجرم باعث محبوبیت انسان‌ میشود و این صفت می‌تواند برای هر سیاست‌مداری ظرفیتی استثنایی برای جلب نظر توده مردم باشد. سیاست مداران به صورت ریاکارانه و برای جلب آرای عوام، خود را خاکی و متواضع نشان می‌دهند و در برابر دوربین‌ها در بین مردم حضور می‌یابند و از بیماران عیادت می‌کنند و به صورت نمادین به فقرا و ایتام رسیدگی می‌نمایند. این همان تعریف پروپاگاندای (propaganda) در اصطلاح غربی است که در واقع می‌توان آن را فریب افکار عمومی نیز ترجمه کرد. بسیار واضح است که وقتی عمل مردم‌داری همراه با ریا و جلب توجه باشد دیگر نه تنها صفت ممدوحی در گزاره‌های اخلاقی _ اسلامی نیست، بلکه از رذائل نابخشودنی و مغضوب خداوند است. امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه میفرماید: خداوندا! به تو پناه مى برم از اين كه ظاهرم در نگاه مردم نيكو باشد و باطنم كه بر تو آشكار است زشت، و خود را رياكارانه نزد مردم بيارايم به چيزى كه تو بهتر از من بدان دانايى ، پس ظاهر نكويم را براى مردم آشكار دارم و بدى كردارم را نزد تو آورم و بدين سان به بندگان تو نزديك شوم و از خشنودى تو به دور مانم. در گزاره‌های روایی به فردی که عملش را برای جلب توجه و تمجید دیگران انجام می‌دهد گفته میشود، خداوند پاداشی به عمل تو نخواهد داد و باید پاداش خود را از مردمی که به خاطر نگاه آنها این عمل را انجام دادی، طلب کنی. ( الكافي : ۲/۲۹۵/۷ ) و ( منية المريد : ۳۱۸ ) و ( مستدرك الوسائل : ۱/۱۱۲/۱۲۱ ) همچنین روایات دیگری فرد ریاکار را مبغوض خداوند می‌داند و نه اینکه به او پاداش داده نمیشود، بلکه به خاطر اعمال ریاکارانه‌اش مجازات هم میشود. ( كنز العمّال : ۷۴۸۵ ) و ( مستدرك الوسائل : ۱/۱۰۷/۱۰۹ ) و ( ثواب الأعمال : ۳۳۷ / ۱ ) اما در نگاه دیگر، مردم‌داری نه از جهت ریا و جلب توجه و تمجید مردم است، بلکه از جهت اهمیت اخلاقی به انسانیت است. یعنی چون انسان ارزشمند است و رسیدگی به ضعفا و فقرا یک عمل انسانی و ممدوح در ضمیر همه بشریت است، ما باید به هم‌نوع خدمت کنیم. پس افرادی که شاید اصلا به توحید و نبوت و معاد هم اعتقادی ندارند و قصدشان اصلا جلب رای و نظر مردم هم نیست ، فقط و فقط برای مردم به مردم کمک کنند. که این همان اومانیست (Humanism) در اصطلاح رایج جهانی و به معنی انسان‌گرایی و انسان اصل پنداری است. در اومانیسم اصل مردم هستند، آنچه خوش‌آیند مردم باشد، ممدوح است و آنچه را مردم خوش نداشته‌باشند مذموم تلقی می‌شود. پس یک پزشک انسان‌گرا می‌تواند با تزریق یک آمپول هوا بیمار صعب‌العلاج خود را که در حال رنج کشیدن است به قتل برساند که به آن اتانازی یا مرگ شیرین میگویند و این عمل را انسانی و ممدوح بداند. در فرهنگ اسلامی، اصل انگاشتن انسان هیچ جایگاهی ندارد و انسان به خودی خود هیچ اصالتی ندارد و در اینجا نگاه سوم مورد توجه قرار می‌گیرد. و آن خدمت به مردم برای کسب رضایت خداوند است. در فرهنگ متعالی اسلامی اصل خداوند است و همه چیز از اوست و فقط کسب رضایت الهی است که باعث سعادت انسان می‌شود و هر صفت اخلاقی که خالی از خداوند باشد دیگر روح ندارد و فقط پوسته‌ای بی‌مصرف است که نه تنها ممدوح نیست بلکه عین رذیلت است. در آیات و روایات فراوان خدمت به خلق برای خشنودی خالق مورد تمجید قرار گرفته است، خداوند در آیه ۱۹۵ سوره بقره میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ»، قطعا من نیکو کاران را دوست می‌دارم و برای انسان چه مقامی بالاتر از این که محبوب خداوند متعال باشد. در کتاب شریف تحف‌العقول از حضرت امام حسن‌ عسکری علیه السلام نقل شده است که؛ (خَصْلَتانِ لَیْسَ فَوْقَهُما شَیءٌ: الاْیمانُ بِاللهِ، وَنَفْعُ الاْخْوانِ؛ دو خصلت و حالتی که والاتر از آن دو چیز نیست، عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به برادران دینی) ...ادامه دارد 🌐 https://eitaa.com/hamnevisan
5⃣7⃣1⃣پویشی ............................... بسم الله الرحمن الرحیم خدمت به خلق شهید جمهور ✍سیدنواب موسوی عضو مجمع خطبا اصحاب الصاحب ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️ یکی از نکات بسیار مهم در مورد شخصیت بُعد خدمتگزاری و روحیه ی خدمتِ جهادی و شبانه روزی در ایشان بود که مقام معظم رهبری (مدظله العالی) هم در پیام تسلیت و هم در سخنرانی ۱۴ خرداد در حرم امام(ره) به این موضوع اشاره فرمودند. نکته ی قابل توجه و تأمل، رابطه ی بین رضایت مردم و رضایت خدای متعال است.[۱] آنچه از تعالیم نورانی شریعت بر می آید اینست که پس از ادای فرایض، بالاترین وسیله برای تقرّب به خداوند متعال این خصلت نیکو است. • «رُوِی عَنِ الحُسَینِ بنِ عَلِی علیه السلام أَنَّهُ قَالَ صَحَّ عِندِی قَولُ النَّبِی صلى الله علیه وآله أَفضَلُ الاَعمَالِ بَعدَ الصَّلَاةِ إِدخَالُ السُّرُورِ فِی قَلبِ المُؤمِنِ بِمَا لَا إِثمَ فِیهِ»؛ از امام حسین علیه السلام نقل شده است که در نزد من کلام پیامبر صحیح و درست است که فرمود: محبوب ترین و دوست داشتنی ترین عمل در پیشگاه خداوند تبارک و تعالى بعد از نماز، خوشحال کردن مؤمن است درصورتى که همراه با گناه نباشد.[۲] در ادبیات و معارف دینی «ادخال سرور» تعبیری عام است و شامل هر عملی می‌شود که موجب گره گشایى از مشکلات مردم و شادی آنها گردد، مانند اطعام و کمک به فقیر، رساندن وامانده‌اى به مقصدش، قرض دادن و غیره که شخص دیگر را خوشحال کند و از غم و غصه‌ى مشکلش برهاند. ثواب چنین کاری از حدّ و اندازه بیرون است و انسانى که در شادى دیگران شریک بوده و گرد و غبار غم را مى زداید، به خدا نزدیک مى شود. از مهمترين مصادیق شاد کردن مؤمنین، توجه به نيازهای آنان و تلاش در جهت رفع آنهاست. اولیای خداوند همواره در خدمت مردم بودند و شخصاً در رفع حوایج آنان اقدام می‌کردند. ميمون بن مهران مي گويد: «من در پيشگاه امام حسن مجتبي(عليه ‏السلام) مشرّف بودم، در حالي كه ايشان معتكف بودند. مردي به محضرشان شرفياب شد و عرض كرد: مقروض هستم، كسي كه از من طلب دارد، مطالبه كرده و چون قدرت پرداخت ندارم، مي خواهد مرا به زندان بيفكند. امام حسن(عليه ‏السلام) فرمود: پولي ندارم كه دِين شما را ادا كنم. آن شخص به امام(عليه ‏السلام) عرض كرد: شما اگر بياييد با طلبكار صحبت كنيد، ممكن است به پاس حرمت شما مرا به زندان نبرد». ابن مهران در ادامه مي گويد: «ديدم حضرت آماده شد كه كفش بپوشد و از مسجد خارج شود. عرض كردم: آيا فراموش كرده ‏ايد كه در حال اعتكاف هستيد و معتكف نبايد در حال اعتكاف از مسجد خارج شود؟ امام حسن(عليه ‏السلام) فرمود: فراموش نكرده ‏ام؛ ولي پدرم از جدّم رسول اكرم(صلي الله عليه و آله و سلم) نقل كرد كه اگر كسي گره ‏اي از كار مسلمين يا شخص مؤمني بگشايد و حاجت او را برآورده سازد، مانند آن است كه نُه هزار سال خداوند را عبادت كرده، روزها را به روزه و شبها را به شب زنده‏ داري سپري كرده باشد»[۳] پیرامون اهمیت موضوع ادخال سرور، روایات فراوانی از ائمه ی معصومین (علیهم السلام ) وجود دارد که جای هیچ ابهام و تردیدی را باقی نگذاشته است تاجایی که این عمل را محبوبترین چیز نزد خدای متعال بیان فرموده اند. امام باقر علیه السلام فرمود: لبخند مردى بر صورت برادر مؤمنش و بر طرف کردن گرفتارى و مشکل از او، کار نیکویى است و بعد فرمود محبوب ترین چیز نزد خداى متعال ادخال سرور در قلب مؤمن است.[۴] وقتی یک لبخند زدن و یا اموری ساده اینقدر مورد توجه قرار گرفته و تعبیر افضل اعمال برای آن بکار رفته است قطعا کسانی که مسئولیت سنگین دارند در صورت خدمت صادقانه و مخلصانه می توانند از این رهگذر به رضایت خدای متعال که غایت عبودیت و بندگیست، دست یابند. ماجرای کشاورز اهوازی که محضر امام صادق(ع) رسید و از سنگینی مالیات شکایت کرد گواه دیگری بر اهمیت این موضوع است: در عصر امام صادق علیه السلام شخصی به نام «نجّاشی» فرماندار اهواز و شیراز بود، او با اینکه از جانب خلفای وقت، فرماندار بود، ولی از شیعیان و دوستان امام صادق علیه السلام به شمار می آمد. یکی از کارگزاران تحت امر او به حضور امام صادق علیه السلام آمد و چنین عرض کرد: نجاشی حاکم اهواز و شیراز، از شیعیان و معتقدین به امامت شما است، نام من در لیست دفتر مالیات او نوشته شده و از ناحیه او هزار درهم خراج (مالیات اراضی) بابت بدهکاری من، مقرر شده است، اگر صلاح بدانید برای من، به حاکم اهواز توصیه ای بفرمایید تا نام مرا از لیست پرداخت مالیات، حذف کند. امام صادق علیه السلام این نامه کوتاه را برای نجاشی نوشت: بسم اللّه الرحمن الرحیم وَ سُرَّ یسُرُّک اللّهُ به نام خداوند بخشنده مهربان، برادرت را شاد کن، خداوند تو را شاد فرماید. ...ادامه دارد 🌐 https://eitaa.com/hamnevisan