┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️موضوع • قسمت — نود ✅ 💌 گزیده ای از روایات تبری ▫️ ✍️در ضمن روایتی آمده است که جناب سلمان محمدی علیه السلام به حضرت امیرالمومنان علی بن ابی طالب علیه السلام عرض کرد : از هنگام شهادت حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صل الله علیه و آله تا حال من همیشه محزون هستم ، و از حضرت امیرالمومنان علی بن ابی طالب علیه السلام خواست تا با کراماتی او را شاد گردانند . 👈از جمله معجزاتی که حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام به او نشان داد آن بود که از او پرسیدند : آیا دوست داری عمر ( بن زنا ) را ببینی ! جناب سلمان محمدی علیه السلام پاسخ داد : آری جناب سلمان محمدی علیه السلام دید لب های مبارک حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام تکان میخورد ( و آهسته ذکری می گوید ) ، 👈پس از آن دید فرشتگان (عذاب) با خشونت و شدت مردی را که بر گردنش زنجیر آهنین بود آوردند ، آتش از بینی و دهانش به طرف آسمان شعله می کشید ، دود همه جا را فرا گرفته بود ، ملائکه عذاب از پشت سر او را می زدند تا حرکت کند ، از شدت عطش زبانش از پشت بیرون آمده بود ! هنگامی که نزدیک شد جناب سلمان محمدی علیه السلام دید او عمر ( بن زنا ) است . ابابکر زندیق به حضرت امیرالمومنان علی بن ابی طالب علیه السلام گفت : یا حضرت امیرالمومنین به فریادم برس !من تشنه ام،من در عذابم ، حضرت خطاب به فرشتگان فرمودند : 👇 بر عذاب او بیافزایید. زنجیرها بیشتر شد ، ملائکه عذاب بیشتر شدند ، آتش هم بیشتر گشته و با خواری و ذلت او‌ را گرفتند . 👈حضرت امیرالمومنان علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند : ای سلمان ! از هنگامی که ابابکر (زندیق) از دنیا رفته تاکنون هرروز ملائکه او را بر من عرضه می دارند. و من هم به آنها میگویم : عذابش را بیشتر کنید ،و این برنامه تا قیامت ادامه دار‌د. 📚 نفس الرحمن ۳۴۷-۳۴۵، به نقل از الانوار النعمانیه سید جزائری ۲۳۷/۴_۲۳۹