┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ◻️▫️موضوع سلقلقیه • قسمت — هشتاد پنجم✔️ ➿ تهمت های عائشه سلقلقیه ✍امّا اگر حق پایمال می شد چنان برافروخته می گردید که کسی جلودارش نبود تا آنگاه که حق رایاری و پیروز گرداند... هرگاه خشمگین میشد روی بر می تافت و دور می گردید و چون شاد و فرحناک می شد، دیده بر هم می گذاشت که دندانهای چون تگرگش از لابهلای آن نمایان می گردید. هرگاه به منزل می رفت با اجازه وارد می شد و وقت خود را سه بخش می نمود: بخشی برای خدا و بخشی برای خانواده و بخشی برای خود. سپس بخش ویژهٔ خود را با مردم تقسیم می نمود و سهمی را برای دیدار خاص و عام قرار میداد و چیزی از آن نمی کاست. سیرهٔ او در این بخش آن بود که صاحبان فضیلت را به مقدار فضلشان در دین برتری میداند. برخی از دیدار کنندگان یک نیاز داشتند و برخی دو نیاز و برخی نیازها، که حضرت به آنها رسیدگی می فرمود و به اصلاح امور ایشان و سایر امّت میپرداخت و آنچه لازم بود آنان را از آن آگاه می کرد و میفرمود: باید شاهدان شما به غایبان برسانند و نیز نیاز کسانی را که نمی توانند نیازشان را برسانند، به من برسانید... 👈 و به غیر از سخنان فایده مند نزد آن حضرت سخنی مذکور نمیشد، و کسی را بر لغزش سخنش مواخذه نمی فرمود. مردم برای طلب علم نزد او می آمدند و جز باکام شیرین و جانی هدایتگر پراکنده و خارج نمی شدند.... رسول خدایة زبان نمی گشود مگر به آنچه باید. مردم را جذب می نمود و نفرت نمی افزود. ✍کریم هر قومی را گرامی می داشت و او را سرپرست ایشان قرار می داد. مردم را به احتیاط فرا میخواند و خود از آنها، بدون ترشرویی و بداخلاقی احتراز می کرد...