🔷
هدیه ی کوچک🔷
می گفت:(میخام یه هدیه بفرستم جبهه,به
خاطر کوچیکیش ک رد نمیکنید؟)
همه همدیگر را نگاه کردند,گفتند:(
نه,قبول میکنیم ,حالا چی هست هدیه ات؟)
به نوجوان
سیزده,چهارده ساله ای اشاره کرد و.گفت :"
پسرم"
بخشی از کتاب سیزده ساله ها
#صفحه 136
#سیزده_ساله_ها
خاطراتی از رزمندگان و شهدای نوجوان دفاع مقدس
@hasebabu