"
#باروتخیس"
حدسش هوش بالایی نمیخواست. در مردمکهایش خیره ماندم. بیرمقی و خستگی در این عسلیها بیداد میکرد.
چقدر فادیه ی احمق دلتنگِ آن به بسام مهربان بود!
باران نرم نرم شروع به باریدن کرد. بسام با زبان، لبهای رنگ پریدهاش را تر کرد:
«باروتِ خیس. اسم پروندهت باروت خیسه.»
چه نام عجیبی!
#ارسالی_اعضا♡
★᭄ꦿ↬
@hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•