باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌‌ قبل از آنکه اکبر برای رسیدن به درک دقیقی از خوب و بد، مجالی داشته باشد، روزگار، با فراز و فرودهایش طوری با او بد تا می‌کند که برای خوب نماندن و به راه درست نرفتن، به اندازۀ کافی، دلیل و بهانه داشته باشد؛ با وجود این، او که نمی‌خواهد بازندۀ بازی‌های گریزناپذیر روزگار باشد، عزمش را جزم می‌کند تا هم جای خالی هر آنچه در جای خودش نیست را با حضور خداوند پر کند و هم با توکل بر او بر سختی‌ها غلبه کرده و به منبع آرامشی تبدیل شود تا بتواند به محیط پیرامونش، عشق، محبت و آرامش ببخشد. ‌زمان زیادی نمی‌گذرد که در این مسیر، آن‌‌گونه پیروز می‌شود که علاوه بر اینکه نبض زندگی‌‌اش را در دست می‌گیرد و آن را قدم ‌به ‌قدم، تا مقصد نهایی و مقدسی که در جوانی دوست دارد به آن برسد، هدایت می‌ کند؛ به فردی تبدیل می‌شود که در طول زندگی‌اش چون عطری که بی‌دریغ و سخاوتمندانه با رایحۀ معطرش بر دیگران اثر می‌‌گذارد. ‌ *** ‌ را با خبر شهادتش شناختم. بعد از آن هربار که بهشت‌زهرا می‌رفتم در قطعۀ 26 بالای مزار سپیدش حاضر می‌شدم و به تصویرش نگاه می‌کردم. نمی‌دانم چه سَر و سِری با خدا دارد! فقط می‌دانم عزیز و دُردانه‌ای است که اکنون در آغوش خالقش در قطعۀ از بهشت آرامیده و جاذبه‌اش دل‌های آماده را مجذوب خود می‌کند. ‌ مدت‌ها بود که منتظر کتابی دربارۀ بودم تا بیشتر درباره‌اش بدانم. اکبر شهریاری دریایی است که عمقش، نه فقط کتابش را، بلکه هر خواننده‌ای را هم غافلگیر خواهد کرد. ‌ با خواندن «کمی بیشتر بمان» با زندگی مردی آشنا می‌شویم که سختی برایش معنایی جز تلاش بیشتر نداشت و شادی و اخلاص را در هیچ مرحله‌ای از زندگی از خود جدا نکرده است. کتاب «کمی بیشتر بمان» این ظرفیت را دارد تا شروعی دوباره برای افرادی باشد که سختی‌های زندگی ناامیدشان کرده است و انگیزۀ خود را از دست داده‌اند. ‌ کتاب را که به پایان رساندم اولین چیزی که به ذهنم آمد این بود: «ای کاش قبل با اکبر شهریاری آشنا می‌شدم؛ چون به شدت رفیقِ خوبی است.» ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/