#داستان_آموزنده
🔆جوان بى ادب
🌾سعيد بن سهل بصرى گويد: براى جشن يكى از فرزندان خليفه وقت ، مردم را به شام دعوت كرده بودند و امام هادى (عليه السلام) نيز دعوت شده بود (او ناگزير مى بايست شركت كند).
🌾وقتى كه امام هادى (عليه السلام) وارد مسجد شد، همه به احترام او خاموش شدند، فقط در مجلس يك جوان بى ادبى بود كه احترام نكرد و پرحرفى مى كرد و بلند مى خنديد (خنده مسخره آميز، و شايد او مزدورى بوده كه مى خواسته به امام توهين كند).
🌾امام هادى (عليه السلام) به او فرمود: ((اين چه خنده است كه در آن غوطه ور شده اى ؟ و از ياد خدا غافل مانده اى با اين كه سه روز ديگر با اهل قبور هستى ؟
🌾او همانجا جا خورد و ديگر سخنى نگفت و همان گونه كه امام فرمود همان شد، و او پس از سه روز از دنيا رفت .
✾📚
@Dastan 📚✾