بشر حافى روزى حضرت كاظم عليه السلام از در خانه (بشر حافى ) در بغداد مى گذشت كه صداى ساز و آواز و رقص را از آن خانه شنيد. ناگاه كنيزى از آن خانه بيرون آمد و در دستش خاكروبه بود و بر كنار در خانه ريخت . امام فرمود: اى كنيز صاحب اين خانه آزاد است يا بنده ؟ عرض كرد: آزاد است . فرمود: راست گفتى اگر بنده بود از مولاى خود مى ترسيد. كنيز چون برگشت (بشر حافى ) بر سر سفره شراب بود و پرسيد: چرا دير آمدى ؟ كنيز جريان ملاقات را با امام نقل كرد. بشر حافى با پاى برهنه بيرون دويد و خدمت آن حضرت رسيد و عذر خواست و اظهار شرمندگى نمود و از كار خود توبه كرد. 🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃 @hedye110