🍃🌷 🍂خونریزی شَدیدی داشت... داخِلِ اتاق ِ عمل ، دکتر اِشاره کرد که رو در بیارم تا راحت تر مَجروح رو جابه جا کنم... 🍃گوشه ی چآدُرم رو گرفت و بُریده بُریده گفت: "مَن دارَم میرَم که رو در نیاری..." چآدُرم تو مشتش بود که شد...:)🌷 به روایت پَرستارِ :) ♥️✨ 🎓 دانشگاه حجاب 🎓 🌺 eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872 🌺