.
🔸
#خاطرات_آمرین
🔹 خاطره امر به معروف محترمانه در محرم
بابام میگه دیشب دم مسجد ارک دوتا خانوم اومدن به انتظامات گفتن چندتا دختر کنار مقبره شهدا بیحجاب نشستن دارن بلند میخندن چرا چیزی نمیگید بهشون؟! بابامم به انتظامات گفت بذارید خودم میرم! میگه رفتم اونجا سرم رو انداختم پایین بهشون گفتم میشه ازتون خواهش کنم به احترام مجلس امام حسین و شهدا روسریتون رو سرتون کنید؟؟ سریع گفتن چشم حاجآقا و سرشون کردن بعد بابام همیشه تو جیبش پر لواشک و شکلاته به بچهها میده میگه چندتا تا لواشک دادم بهشون گفتم ممنون دخترم بعد دختره گفت شما چقدر خوبید دیشب اومدن با لگد مارو انداختن بیرون از لجمون امشب هم اینجوری اومدیم اینجا!
✍ فاطمه بردبار
┄┅─┅═༅𖣔❀
@hejabuni