#خاطرات_شهدا 🌷
💟✨روزی که حرف از
#رفتن و راهی شدنش پیش آمد، من مخالفتی نکردم. چون نمیخواستم که شرمنده
#اهل_بیت شوم.من همیشه با خود میگفتم که اگر
#روزعاشورا و زمان امام حسین (ع) بودم ایشان را یاری میکردم.
💟✨روزی که
#آقامحمد از رفتن صحبت کرد، روز امتحان من بود ، باید ثابت میکردم که چقدر به
#اعتقاداتم پایبندم. من همسرم را با جان و دل و با دستهای خودم برای دفاع از اسلام و دفاع از عقیله بنیهاشم راهی
#سوریه کردم.
💟✨محمد خیلی به
#ائمه ارادت داشت ، ⚡️ولی چهارتن از این بزرگواران همه زندگی محمد بودند ؛
✓حضرت زهرا (س) ،✓امام حسین (ع ) ، ✓امام رضا (ع) و✓حضرت علی اکبر (ع).
💟✨امروز که به
#شهادت محمدم نگاه میکنم ، میبینم ارادت او کار خودش را کرد و آنها با محمد
#معامله کردند ... محمد در رکاب
#امام_حسین (ع) در صحرای کرب و بلای سوریه شهید شد
💟✨چون حضرت زهرا (س)
#بینام و نشان ؛و مانند امام رضا (ع) در کشوری
#غریب ؛ و چون
#علیاکبر (ع) در سن 27 سالگی آسمانی شد.
💟✨او به هر آنچه دوست داشت رسید . روزهای
#بیمحمد بر من سخت میگذرد ، همه دلتنگیهای همسرانهام💔 را گذاشتهام پیش
#مادرمان حضرت زهرا (س) و زینب (س) تا در قیامت سرمان را بالا بگیریم و بگوییم : « اللهم تقبل منا هذا القلیل»
راوی:همسر بزرگوار شهید محمد اینانلو
💟✨شب عملیات به محمد گفتم برو به خانوم و دخترت زنگ بزن. مدام بهانه میآورد و زنگ نمیزد. گفتم یعنی تو از
#حلما دل کندی؟ گفت آره دل کندم.
💟✨هر کاری کردم تماس نگرفت. آخر گفت تو را به خدا اذیت نکن. من
#احساس دارم؛ زنگ بزنم حسابی به هم میریزم. دلم گیر میکند. به خدا
#شهدا احساس داشتند. زن و بچههایشان را خیلی دوست داشتند....
روایت: همرزم شهید جانباز مدافع حرم حبیب عبداللهی
#شهید_محمد_اینانلو
💟:
@hemmat_hadi