4_6039619128015194890.mp3
3.71M
منشاوی چند جا موقع خوندن نفس کم میاره و گریه می‌کنه، یه بار وقتی داره قسمتهای پایانی سوره‌ی بقره رو تلاوت میکنه و می‌رسه به"وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا"،یه بار وقتی سوره‌ی حشر رو می‌خونه و اين قرائت معروفش از سوره‌ی علق. اولش مثل همیشه آروم شروع میکنه به خوندن و وقتی می‌رسه به این قسمت از سوره "انسان طغیان می‌کند، همین که خود را بی‌نیاز بپندارد." دیگه نمی‌تونه خودش رو کنترل کنه و بغض می‌کنه. توی داستان‌نویسی اصطلاحی داریم تحت عنوان راوی دانای کل، به نظرم وقتی قاری موقع خوندن این مدلی از خودش بیخود می‌‌شه و می‌شکنه تبدیل ‌میشه به قاری کل، یه پله بالاتر از زمان خودش می‌ایسته و می‌شه نماینده‌ و سخنگوی همه‌ی انسان‌های بی‌پناه و سرگردان تاریخ. چشمانم را بسته‌ام و منشاوی دارد برایم می‌خواند و من به انسانی فکر می‌کنم که در اوج نیاز، طغیان کرده. می‌بینی چه تنهایی غریبی‌ست! @hibook