📝فرانسه؛ منادی خشونت
🔻من حتی اگر مسلمان نبودم، حتیتر اگر توهین به مقدسات دینیِ دیگری را خلاف اخلاق و ادب نمیدانستم، باز هم توهین به مقدسات مذهبی دیگران را محکوم میکردم، برای حفظ امنیت جهان. توهین به مقدسات، خصوصاً عالیترین چهرهی دینی یک ششم از مردم کرهی زمین، آغازگر موج جدید خشونت در جهانیست که روی خط ناامنی حرکت میکند. فرانسه وقتی کاریکاتورهای متعدد از پیامبر اسلام را منتشر کرد و خشونت علیه روح دیگران را مجاز شمرد، به دیگران اجازه داد که خشونت علیه جسم حامیان این کار را مجاز بدانند. حمله به دفتر مجلهی شارلی ابدو در آغاز سال ۲۰۱۵ و قتل ۱۲ کارمند آن، یا قتل معلمی که در هفتههای گذشته کاریکاتور پیامبر اسلام را سر کلاس نشان داده بود، از جملهی این خشونتهای ظاهری پس از خشونت علیه روح و روان مسلمانهاست.
🔻تحدید خشونت به جسم آدمها، اندیشهی نادرستیست؛ خشونت نمیتواند فقط گرفتن جان آدمها باشد؛ میلیونها مسلمان در سراسر جهان هستند که حاضرند جانشان را بدهند، اما به پیامبرشان توهین نشود. از سویی آن زمان که توهین به مقدسات نزدیک به ده درصد از ساکنان کشور فرانسه و بیش از یک میلیارد مسلمان، به «آزادی بیان» تعبیر شد، میتوانستند به راحتی حدس بزنند و حتی با تجربه بدانند که بعضی از این چند میلیون مسلمان فرانسوی، ممکن است به «آزادی» در انتخاب شیوهی ابراز عقیده معتقد باشند. آزادی بیانِ یکی توهین به پیامبر اسلام و خنجر زدن به جان صدها میلیون مسلمان است و آزادی بیانِ آن دیگری، قتل افرادِ بیگناه و با گناه و خنجر زدن به جسم آنهد! اویی که از هتک حرمت مقدسترین داشتهی صدها میلیون انسان دفاع میکند، نمیتواند ژست مخالف خشونت بگیرد، او خود آغازگر خشونتهاست.
🔻اینجا در ایران برای ممانعت از جنگ مذهبی و خشونتهای اینچنینی، ولیفقیه رسماً توهین به بزرگان اهلسنت را حرام اعلام کرد؛ در حالی که برخی گروههای شیعه لعن بر این افراد را واجب میشمارند و تعارض اعتقادی وجود دارد. تدبیر آیتالله خامنهای برای آن است که همهی ادیان مذکور در قانون اساسی، در عمل هم به رسمیت شناخته شود و پیروان آنها امنیت جسم و روحشان تامین باشد. از سویی امنیت فرد فرد جامعه، امنیتِ کل کشور است و تامین آن وظیفهی حکومت. آنجا در فرانسه، امنیت روانی بیش از یک دهم مردم فرانسه مورد حمله قرار میگیرد و رییسجمهور با علم به اینکه این خشونت روانی به خشونت فیزیکی منجر میشود، از آن دفاع میکند، در حالی که تقابل اعتقادی هم وجود ندارد؛ و بعد این فرانسه میشود مهد آزادی! آزادی باید همپای تامین امنیت روانی باشد، وگرنه که اگر توهین به منِ نوعی به عنوان شهروند آزاد است، صحبت از تامین امنیت شوخیست.
🔻فرانسه طی سالهای گذشته که غرب، رادیکالیسم سلفی را برای مبارزه با حکومت بشار اسد در سوریه به رسمیت شناخت، محل عملیاتهای تروریستی متعدد بوده است. دهها حملهی مرگبار با دهها کشته حاصل سیاستهای دولت فرانسه است. فقط طی سه حمله طی سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ حدود ۲۳۰ فرانسوی کشته شدند. این حملات توسط نیروهای داعش و القاعده انجام گرفت. وقتی توحش داعش و النصره علیه مردم و دولت سوریه، عنوان مبارزه علیه ظلم با رنگ ایدئولوژی اخوانی و سلفی پیدا میکند، چرا سلفیهای اروپایی برای این مبارزات مقدس تحریک نشده و از اروپا راهی سوریه نشوند؟ و چرا سران غربی مخالف بشار اسد فکر کردند تنها مولفهی این ایدئولوژی مبارزه با اسد است و فکر نکردند که این دست پروردههای غرب، هر جا مخالفی دیدند، به طی کردن مسیری همچون همانی که در سوریه پیمودهاند، خواهند اندیشید؟! ماجرا خیلی ساده است؛ اگر روزی تروریسم راه حل مبارزه با دولت بشار اسد شد، فردا میتواند راه حل برخورد با هر کسی باشد که به محدودهی ایدئولوژیک تروریستها تجاوز کرده است.
🔻فرانسه با دفاع از تروریسم در برابر مردم سوریه و با دفاع از خشونت علیه روح مسلمانان، خشونت علیه شهروندان خود را میآفریند و بعد فریاد مظلومیت سر میدهد و ژست ضد خشونت میگیرد. پاریس سالهاست مهد خشونت شده است و اداهای آزادی بیان آن، دیگر به درد تاثیرگذاری روی مردمی که تناقضها را میفهمند، نمیخورد.
۸ آبان ۹۹
🔻پینوشت: دی ماه ۹۳ و پس از حمله به دفتر مجلهی شارلی ابدو و فراگیریِ کذاییِ موج همراهی با فرانسه ضمن شعار "من شارلی ابدو هستم"، یادداشتی در سایت الف نوشتم با تیتر "من شارلی ابدو نیستم". جملاتی از آن یادداشت را در یادداشت امروزم استفاده کردم. هنوز چیزی عوض نشده؛ فرانسه میخواهد منادی آزادی باشد، اما خونهای ریخته شده بیرون میزند! اگر خواستید، در لینک زیر آن یادداشت ۶ سال پیش را هم نگاهی بیندازید:
http://old.alef.ir/vdcb00b50rhbs9p.uiur.html?25txt
#کبری_آسوپار
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi