🌸
#فضائل_امیرالمومنین
✅
#فضیلت_پنجاهم :
#ادامه_مطلب⬇️
✅شرح ماجرا :
اواخر سال نهم هجرت رسول خدا مامور شد تا آیات برائت (ده آیه اول سوره توبه) را به مشرکین ابلاغ کند .
پیامبر این آیات را به ابو بکر دادند تا به مکه برود و با خواندن آنها پیمانی که بین مشرکین و پیامبر بسته شده بود را خاتمه دهد .
ابو بکر به سوی مکه راهی شد ، مسافت زیادی طی نکرده بود که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و عرض کرد :
خداوند می فرماید : ابلاغ این پیام را جز خودت یا شخصی که از تو باشد نباید انجام دهد .
پیامبر علی را خواستند و به او فرمودند :
خودت رابه ابو بکر برسان ، سوره برائت را از دستش بگیر و خود آن را به مکه ببر ، و به او بگو : اگر می خواهد تو را همراهی کند و اگر می خواهد به مدینه باز گردد.
امیر المومنین به ابو بکر رسید و کلام پیامبر را به او گفت ، ابو بکر به مدینه بازگشت و به پیامبر عرض کرد :
یا رسول الله مرا برای کاری انتخاب کردی و افتخاری نصیبم کردی که همه به من حسادت کردند ، مگر چه کردم که وسط راه مرا بازگرداندی؟!
پیامبر فرمودند :
جیرئیل از طرف خدا نزد من آمد و گفت :
این کار را فقط خودت یا کسی که از تو باشد باید انجام دهد ؛
و علی از من است ، و از جانب من جز علی کسی نمی تواند این پیام را ابلاغ کند .