هو درویش نه اندیشه بد کند و نه تصور نیک، نه روز بر او روشن شود نه شب بر او تاریک، یعنی از زمان و مکان بیرون است و مستغرق بحر بی چون، نه کار دارد نه مجال، نه امید دارد نه آمال، بر قبایح ستار است و در مکاره بردبار، نه از مدح کسی خرم شود نه از قدح کسی درهم درویش گنج است و ناقصش دفع رنج و کمال درویشی... فقر بعد از غناست و بقای بعد از فنا... @FEshragh