با برادر زیارت آمده بود دست در دست مادر و پدرش وقت ناب اذان، غروبِ حرم مثل باغ بهشت در نظرش ناگهان با صدای غُرّش تیر ریخت آرامش دعا بر هم باغی از لاله و شقایق شد سنگ‌فرش رواق‌های حرم نالۀ یا حسین و یا زهرا و صدایی که در فضا پیچید پسرم آرتین خداحافظ بغض در بین لحظه‌ها پیچید مادر افتاده در کنار پدر آرشام آن‌طرف سراپا خون نقش بسته به سنگ‌فرش حرم جمله‌ای که نوشته شد با خون: به کدامین گناه کشته شدند؟ پانزده تا کبوتر مظلوم در حضور غریب شاهچراغ تازه شد داغ بی‌سر مظلوم شیعه در طول قرن‌ها بسیار داغ ها دیده ، شعله‌ور شده است چه پسرها که دیده داغ پدر چه پدرها که بی پسر شده است نسل سلمان، ابوذر و عمار از تبار شهادت و دردیم بارها از میان شعلۀ قهر مثل ققنوس سر بر آوردیم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e