eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
313 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به دیده اشک و به دل داغ و آتشی بر جان دوباره لاله‌ی غرق به خون و خوزستان خبر رسید، که شهرم پر از شقایق شد چگونه سوختنم را نشان دهم به زبان فغان ز این‌همه ظلم و فغان ز این همه درد بگو شده به کدامین گناه کشته کیان اگرچه شهر من امروز هست صاحب‌عزا ولی سیاه نموده به تن، همه ایران به شمر و حرمله‌های زمان بگو این است پیام مردم ایذه به داعشی صفتان دیار ماست دیار دلیر مردان و درون تک تک ما غیرت علی مردان ببین سیاهی جوقای بختیاری‌ها که ریشه‌های ستم برکنند از بنیان به هرکه آب بر این آسیاب ریخت، بگو فروخت غیرت و ناموس خویش را ارزان اگرچه قامت شهرم ز غم خمیده ولی جلوی ظالم، سر خم نمی‌کند آسان شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در سینه هامان زخم صدها بغض پنهانی ست چشمانمان از این مصیبت ابر بارانی ست ای بادهای هرزه در فکر کفن باشید حال و هوای شهرمان بدجور طوفانی ست از پشت گرچه بازهم خنجر زدید اما این شهر این خانه پر از ست این خانه از اهل وفا خالی نخواهد شد این شهر این خانه پر از یار خراسانی ست آری عزاداریم اما غرق امیدیم آری پس از این روزهای سخت آسانی ست آری پس از این، غنچه بسیار می روید صد ها گل قاسم در این گلزار می‌روید یاران ما را بی هوا کشتن کجا زیباست این‌گونه جنگیدن مرام بچه ترسوهاست ای گرگ ها مرد نبرد تن به تن باشید شیر آمده آماده جان باختن باشید چشم عدالت روز و شب در انتظار ماست هیهات من الذله تا آخر شعار ماست ما‌ نان ز دست خصم‌ پیغمبر نمیگیریم ما مرد میدانیم در بستر نمیمیریم با دوستان خویش کارونیم و اروندیم با دشمنان خویش البرز و دماوندیم باید ببینی در رگ ما خون آرش را در چشمهامان غیرت صدها سیاوش را ما یک به یک از نسل خون از نسل شمشیریم وقتش بیاید انتقامی سخت میگیریم از ایستادن آسمان خسته نخواهد شد راهی که با خون باز شد بسته نخواهد شد ای آسمان خونخواهی هابیل نزدیک است شبهای نابودی اسرائیل نزدیک است از آبرو تا جان مرید امر جانانیم ای گاوهای شیرده ما شیر میدانیم در راه میهن لشکر آماده بسیار است سرباز جان بر کف چو حاجی زاده بسیار است غیرت شرف عزت بزرگی ارمغان ماست پایش بیفتد باز موشک گفتمان ماست بر طبل خوشحالی شیطان ها نمی کوبیم با یک خطا سرباز هامان را نمی کوبیم حالا ببین سروی شده امروز این لاله گرچه پر از زخم است این مرد چهل ساله ... دست علی و فاطمه پشت و پناه ماست این خانه خالی نیست صاحبخانه اش زهراست زهرا همانی که سرود جان نثاری خواند تا آخرین لحظه فقط پای ولایت ماند ای حضرت خورشید هنگام ظهور توست درمان این ظلمت فقط مهتاب نور توست من شک ندارم شهرمان آباد خواهد شد من مطمئنم قدس هم آزاد خواهد شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
‌ ما با مسیر عاشقی معنا گرفتیم این رزق را از حضرت زهرا (س) گرفتیم ما از زُلال کوثر و آیینه خواندیم وقتی دعای ندبه هر آدینه خواندیم در کشور مهدی (عج) به فرمان ولایت با گام دوّم همقدم تا بی نهایت در معرکه با روح و جان خویش رفتیم ما مرد هر میدان و نسل پیشرفتیم دشمن نمی خواهد که ما پیروز باشیم می خواست مشغول غم دیروز باشیم دیروز در شیراز مردم را ترور کرد جیب خودش را از دلار جنگ پُر کرد همراه کرده با خودش هر جاهلی را دارد به سر رویای جنگ داخلی را ما انقلابی های روح الله (ره) هستیم ما از تحرّک هایتان آگاه هستیم دیروز خاک سیستان دریای خون شد امروز فتنه شکل جنگی از جنون شد اینبار ایذه ، آه ، شهرستان مظلوم داغی به روی قلب خوزستان مظلوم جان هنر ، جان ِ جهان ، نصف جهان سوخت در بین آتش کوچه های اصفهان سوخت دشمن گرفته در میان مُشت ، خنجر مثل همیشه می زند از پُشت ، خنجر ما پیروان راه سرخ انقلابیم سایه نشیین ساحَت سبز حجابیم در انتظار یالثارات قیامیم شمشیر صبریم و به فکر انتقامیم وقتش رسیده تا دگر ، دور از مُماشات پایان بگیرد فصل سرد اغتشاشات آزادی ما در مسیر عزّت ماست زهرای مرضیه پناه نهضت ماست این خانه اصلاً خانه ی طفلان زهراست جمهوری اسلامی ایران زهراست بمب رسانه علت این ناخوشی ها سودی نخواهد داشت این کودک کشی ها ما هم به برخی از مسائل نقد داریم ما هم به مسئولان کاهل نقد داریم ما عُقده ای نه ، بلکه اهل گفتگوییم امروز ما با داعشی ها روبروییم این هرج و مرج جامعه کار یهود است پشت تمام فتنه ها آل سُعود است این فتنه اوّل در میان کوچه ها بود زخم طنابی روی دست مرتضی بود فتنه گذر کرد از میان کوچه ها رفت خنحر شد و تا قتلگاه کربلا رفت وقتی امام جامعه بی همصدا شد خنجر به روی حنجر آمد ، سر جُدا شد هیهات اگر کرببلا تکرار گردد هیهات اگر این خیمه بی سردار گردد دنیای ما بعد از ظهور شخص قائم(عج) پُر می شود با لشکری از حاج قاسم وقتش رسیده ذکر یا حیدر بگیریم تا انتقام سیلی مادر بگیریم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شعله ور شد! آتشی افتاد بر بنیانِ ما بشکند دستی که توهین کرد بر قرانِ ما سخت بیزارم از آنکه در نقاب و با نفاق میفروشد دوست را بر دشمنِ ارزانِ ما همنوا شد با شیاطین بر علیه هموطن خواست تا آتش بگیرد ذره ذره جانِ ما حتم دارم دشمنِ بی ریشه! این هرزه علف هست در جریانِ خشم و هیبتِ طوفانِ ما کور خوانده! ضربه را هر قدر مهلک تر کُند- -میشود از قبل بهتر وحدت و ایمانِ ما کوریِ چشم تمام فتنه و تحریم ها لحظه ای آجر نخواهد شد به قرآن نانِ ما میرسد در چشم هامان اشکِ حیران؛ سرزده میشود هر لحظه داغِ تازه ای مهمانِ ما ‌می نشیند در عزا نصفِ جهان در اصفهان سوگواری ميکند در ایذه خوزستانِ ما خنجر از جنس ِ ترور در دستِ نحس شمرهاست کلُ أرضٍ کربلا يعنی همین ایرانِ ما ثبت شد آغازمان با «أشهدُ أنّ علی(ع)»... با شهادت بسته پیمان لحظهٔ پایانِ ما! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خدا کند، وسطِ فتنه‌ها، خموش نباشم هرآن‌چه هستم، باشم، وطن‌فروش نباشم اگر که آتشِ کینه، شرر به خاکِ وطن زد، میانِ شعله، به دور از، خروش و جوش، نباشم وَ یا به گاهِ رشادت، در آن‌طرف‌ترِ ایران، به فکرِ خویش، به دنبالِ عیش و نوش نباشم به خونِ خویش بغلتم، برای یک نفس اما میانِ جمعیتِ خائنِ وحوش، نباشم برایِ گفتنِ ناحق، خوشا صدایِ بلند و برایِ دم زدن از حرفِ حق، خموش نباشم چه فایده؛ همه‌ی عمر، سر به سجده گذارم، ولی به موقعِ فرمانِ دوست، گوش نباشم به زیرِ چکمه‌ی دشمن، زِ خواب خیزم اگر من به وقتِ‌ یاریِ مولای خود، به هوش نباشم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم بگذار که در معرکه بی‌سر گردیم با لشکر آفتاب برمی‌گردیم هنگام شهادت است آغاز حیات «ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم» ✍ @hosenih
در حرم نقاره می‌زنند... چه شوری به پا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... که حاجت‌روا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... نوای جنون کیست؟ بر سنگ‌فرش صحن حرم خط خون کیست؟ آهنگ دیگری‌ست که نقاره می‌زند خون کبوتری‌ست که فواره می‌زند هنگامه تقرب حبل‌الورید شد آن‌کس که داشت نذر شهادت شهید شد.. عشاق دوست غسل زیارت به خون کنند سرمست عطر یار، هوای جنون کنند چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد جادوی غرب، شعله به دامان شرق زد گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک؟ حاشا که اوفتد علم «یا علی» به خاک حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند از گرد آفتاب حرم دورمان کند هم‌سنگریم و همدم و همراه و هم‌قسم آری به خون فاطمیون حرم قسم ✍ 📝 | عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ در حرم چه باک از مرگ؟ وقتی مقتدایت شاهِ مردان است الا نمرودیان! پایان این آتش گلستان است اگر گفتند روزی: این شهادت عین خسران است بگو در کنجِ بستر، جان‌ْسپردن ننگ انسان است مبادا وقت جنگِ حق و باطل، بی طرف باشم منِ شیعه به دنیا آمدم تا جان به کف باشم مبادا عرصه را خالی کنم در حِین این پیکار مبادا اینکه زیر چکمه‌ی دشمن شوم بیدار مبادا کربلا اینبار در ایران شود تکرار مبادا لحظه‌ای پایین بیاید پرچم سردار مگر من مرده باشم این علم روی زمین باشد که این کشور مسلمان امیرالمؤمنین باشد امان نامه کجا و پیروانِ راه عاشورا بگو «پا پس کشیدن» نیست شأنِ شیعه‌ی مولا که عزم راسخ ما کوه‌ها را می‌کَند از جا چه غم؟ وقتی که باشد مقتدامان مهدی زهرا نمی‌دانند ایرانی جماعت سخت بی باک است که ایرانِ قوی کابوسِ دشمن‌های این خاک است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کرمان بگذار که در معرکه بی‌سر گردیم با لشکر آفتاب برمی‌گردیم هنگام شهادت است آغاز حیات «ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم»@hosenih@dobeity_robaey
کرمان از داغ حرم که شعله‌ور می‌گردیم در دایرۀ خوف و خطر می‌گردیم ما اُمّت عشقیم و امام ما گفت: «ما را بکشید زنده‌تر می‌گردیم» @dobeity_robaey
🏴 با عرض تسلیت، رباعیات کرمان را در کانال زیر مشاهده نمایید: 🔹 @dobeity_robaey
کرمان خونِ دل ما، آب وضو خواهد شد سجاده‌ی سُرخ ما، رفو خواهد شد هرکس که به آئینه‌ی ما سنگ زده با پاسخ سخت، روبه‌رو خواهد شد@dobeity_robaey
کرمان هر چه از خون عزیزان شد خیابان سرخ‌تر ‏صورت ما شد از این اندوه، هر آن سرخ‌تر ‏فرق بسیار است بین ماندگان و رفتگان ‏هیچ خونی نیست از خون شهیدان سرخ‌تر ‏گاه باید با اشاره از مصیبت حرف زد ‏شد زمینِ شهر، از قالی کرمان سرخ‌تر ‏ای که ما را می‌هراسانی نمی‌دانی مگر! ‏نیست خاک کشوری از خاک ایران سرخ‌تر هم‌مرام با سقیفه، هم‌لباس شمر بود دست قاتل سرخ بود و دست شیطان سرخ‌تر روضه‌ی بی کربلا در مکتب ما رسم نیست حنجری سرخ است اما خنجر از آن سرخ‌تر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کرمان بویِ خدا می‌آید از تو، از نشانت هم ترسیده دشمن از خودت؛ از زائرانت هم سرد است دنیا تا ابد بر عافیت‌جویان تلخ است دنیا تا ابد، بر دشمنانت هم کشتند نورِ روشنت را؛ چند سالِ بعد افروختند آتش به رویِ آشیانت هم خاکِ مزارت خواب را از خصم می‌گیرد ترسيده دشمن از خودت، از زائرانت هم بر ما ببخشا، ما فقط دم می‌زنیم از تو ما نیستیم اصلاً زِ خیلِ عاشقانت هم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کرمان زخم، ارثی‌ست که در سینه‌ی ایرانی‌هاست کشورم پُرشده از داغ سلیمانی‌هاست کشورم تلخ‌ترین حادثه‌ها را دیده‌ست پای این سروِ کهن، خون جوان باریده‌ست چقدر لاله که در خانه‌ی اجدادی ماست پشت هر مرثیه‌ای، غیرت و آزادی ماست باز ابری است هوا تا که ببارند همه سوگواران غم رفتن یارند همه آهِ ما سوخته‌جانان به اثر نزدیک است روز خون‌خواهی و جبران چقدر نزدیک است مرد میدان خطر رفت، ولی هست هنوز و چه غم؟ مالک اگر رفت، علی هست هنوز که به یک‌ گوشه‌نگاهش همه جان می‌گیریم انتقام از همه‌‌ی شب‌زدگان می‌گیریم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کرمان دوباره جاریِ خون است و داغ در پیِ داغ شهید بعدِ شهید و فراق پشتِ فراق دوباره باغِ شهادت به گل نشسته، ببین چه لاله‌های غریبی دمیده در دلِ باغ... ز زائرانِ مزارِ تو نیز می‌ترسند چرا که لایتناهی‌ست قدرتِ عشّاق! سپاهِ دشمنِ بزدل کجا و جبهه‌ی حق ببین حکایتِ خورشید و کورسوی چراغ کجا ز بالِ مگس بشکند پرِ ققنوس کجا عقاب بترسد ز قارقارِ کلاغ به کورچشمیِ دشمن، قرارِ ما یک و بیست، سرِ مزارِ شهیدِ فرودگاهِ عراق * * بیا بیا گلِ زهرا، بیا پناهِ جهان! بیا شها که جهانی بگیرد از تو سراغ... بیا پناهِ جهان! تا جهان نبیند... آه که باز جاریِ خون است و داغ در پیِ داغ... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کرمان خبر پشت خبر، غم روی غم ریخت به ذهنم باز شعر محتشم ریخت زنی دیدم، دلِ گم‌گشته‌ای داشت گلی در زیر پا دیدم، دلم ریخت در این غم، از غیوری دم گرفتم: «صبوری طرفه خاکی بر سرم» ریخت صبوری تا کجا؟ تا کی؟ چگونه؟ مگر این خصم، خونِ خلق، کم ریخت؟ زمین لرزید، آه! آوار، هاوار! به روی خاک‌ها خرمای بم ریخت زبانم لال شد از داغ کرمان دوباره بغض بر دستِ قلم ریخت به پا خیز، ای عموی اهل ایران! حرامی بعد تو دور حرم ریخت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کرمان به نفس‌های بی‌قرار سلام به خبرهای داغ‌دار سلام ای اناری که دانه‌دانه شدی! ای شهیدان بی‌شمار! سلام خون‌تان رود رود در جریان رودهای ادامه‌دار! سلام ما از این چیزها نمی‌ترسیم به گلوله، به انفجار سلام به مزار شهید قدس، درود به شهیدان این مزار، سلام ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کرمان هستیم همه همیشه مدیون شهید شیدای شهید و روی گلگون شهید «جمهوری اسلامی ایران حرم است» جاری شده باز در حرم خون شهید ✍ @hosenih@dobeity_robaey
کرمان در آرزوی شهادت بهترین راه است؛ آری بهترین پایان چه فرقی می‌کند بغداد باشد یا همین کرمان چه بر من آمده امشب که خواب از خاطرم رفته تورق می‌کنم تاریخ را در دفتر انسان همیشه ظلم بوده، شمر بوده، کربلا بوده همیشه بوده در تاریخ ردّ پای خون‌خواران بیا حق را بگو و حنجرت را نذر راهش کن بیا تا حق بگیرد باز در اندیشه‌ات جریان خیابان را اگر دیدی که سرخ‌ از خون یاران‌ست شبیه کوه باش و باش مردی در دل میدان مقاوم باش در راه و بسوزان ناامیدی را خدا را یاد کن در لحظه‌های سختی و هجران «شهادت هست» یعنی آسمان بر ما نظر دارد «شهادت هست» یعنی باز برکت، باز هم باران «شهادت هست» پس ما زنده‌تر خواهیم شد آری «شهادت هست» تا غم‌های این دنیا شود جبران شهادت راه خود را تا تو پیدا می‌کند آخر چه فرقی می‌کند بغداد باشی یا همین کرمان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کرمان از ساغر سرمست‌ها میخانه پُر شد با باده‌ی عاشق‌کُشی پیمانه پُر شد این قصّه‌ی دل‌دادن از افسانه پُر شد دور مزار شمع، از پروانه پُر شد ای خوش‌به‌حال آنکه دنیا را رها کرد در راه صحن جانفدا جان را فدا کرد ای کاش در این جانفشانی جای ما بود بر رویِ میم مرگ، ردِّپای ما بود شوق شهادت مشق هر انشای ما بود این خطِّ مشی حاج‌قاسم‌‌های ما بود در خون خود غلتید هرکس، رو سپید است آنکه به پای یار می‌میرد، شهید است گرچه وطن آئینه‌ی آهِ درون است قالیچه‌ی کرمانی ما غرق خون است در اصل، این پایان سرفصل جنون است کاخ یهودی‌ها به زودی سرنگون است باید که مُشتی در دهان غم بکوبیم باید که اسرائیل را درهم بکوبیم تصویری از عرش معلّیٰ دارد این خاک در کاسه‌ی تن، روح دریا دارد این خاک عاشق‌ترین سربازها را دارد این خاک سیّد رضیِ موسوی‌ها دارد این خاک در خاک و خون فریاد زد: دشمن بداند! هیهات پشت رهبرم خالی بماند در معبد لاهوتیان قدّیسه زهراست سرچشمه‌ی توحید، چشمِ خیس زهراست بر سردر هفت‌آسمان تندیس زهراست "پای ولی ماندن" همان تدریس زهراست در مکتب زهرا ولایت اصل دین است تنها علیِ او امیرالمؤمنین است! با اینکه از داغ عزیزان سربه‌زیریم در جنگ با کفتارها مانند شیریم لبیک‌گویان مُریدان غدیریم ما پای کار پاسخِ سخت امیریم سیّدعلی لب تر کند، کافی‌ست والله تا لشکرش محشر کند، کافی‌ست والله ما ملت جنگیم، غیرت‌دوست هستیم مرد نبردیم و شهادت‌دوست هستیم یکتا‌پرستانیم، وحدت‌دوست هستیم مشهد نشان داده ولایت‌دوست هستیم این بیشه، جولانگاه شیران نام دارد این خاکِ سلطان‌ است، ایران نام دارد جنگیدن ما ریشه در اعصار دارد صهیون همیشه بیم از پیکار دارد این قوم، ترس از حیدر کرار دارد تیغ علی با اهل خیبر کار دارد دروازه‌ی خیبر ز جا کنده است حیدر این گنبدِ آهن که چیزی نیست دیگر در چشم ما نور شعف را می‌شود دید رزمنده‌های جان‌به‌کف را می‌شود دید تیری که خورده بر هدف را می‌شود دید از مسجد الاقصی، نجف را می‌شود دید پای برهنه می‌توان این جاده را رفت این اربعین از غزّه باید کربلا رفت مجنون عاشق‌پیشه‌ام، لیلا حسین است شیرین‌ترین ذکر لب ما یا حسین است حشر تمامیِّ شهیدان با حسین است پایان هر شعری گریز ما حسین است لب‌تشنه‌ای که نیزه جای آب‌ها خورد پیراهنش را چکمه‌پوشی بی حیا بُرد ای کاشکی بال و پرش را جمع می‌کرد قومی می‌آمد پیکرش را جمع می‌کرد خونا‌به‌های حنجرش را جمع می‌کرد انگشت بی انگشترش را جمع می‌کرد نزدیک جسم درهمش جز روستا نیست شکر خدا این دِه بدون بوریا نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهید کرمان رسیدند از غروبِ جاده مهمان‌های بسیاری ببین! جمع‌اند اطرافت پریشان‌های بسیاری هوا بوی جدایی می‌دهد در موسم دیدار افق ابری‌ست، در راهند باران‌های بسیاری تو خویشاوندی دیرینه‌ای با رودها داری به دریای تو می‌ریزند جریان‌های بسیاری نگاهت چلچراغ مسجد و دیر و کلیسا بود به تو روشن شده چشم شبستان‌های بسیاری از آن روزی که شهر آمادهٔ تشییع زخمت شد چراغانِ غمت مانده خیابان‌های بسیاری تو ای تا بوده و هست آشنا با سبزِ فروردین! گذشت از باغِ ما بی تو زمستان‌های بسیاری چرا گلدان شکست و گل‌ترین‌ها سرخ پوشیدند؟ چرا در خون خود غرق‌اند ریحان‌های بسیاری؟ به شوق آسمان از غزه تا بیروت، تا کرمان کبوتر می‌شوند این‌روزها جان‌های بسیاری بگو با دشمنان از اقتدار آه مظلومان کماکان پیش رو دارند طوفان‌های بسیاری… ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به آتشت کشیده است باز بغض تازه‌ای نشسته است بر دل صبور تو گدازه‌ای شکسته است شیشهٔ زلال خاطر تو را به خاک و خون کشیده دست کینه زائر تو را به یک اشاره شعله زد غمی عمیق بر زمان زمین دوباره سرخ شد، شکست بغض آسمان چه بال‌ها که باز شد از این دیار با صفا چه مرغ‌های عاشقی که پر زدند تا خدا تو حاج قاسمی، همیشه چاره‌ساز بوده‌ای تو حاج قاسمی که میهمان‌نواز بوده‌ای تو آشیانه‌ای برای جان هر کبوتری تو آشنای از قدیم لاله‌های پرپری سر تو سر سپردهٔ صراط مستقیم شد خوشا سری که در کنار پیکرت مقیم شد خوشا چنین نماز عشق با اذان چشم تو خوشا چنین پریدنی در آسمان چشم تو قسم به داغ‌های مانده در گلوی روزگار قسم به آن شرار رفتنت که هست ماندگار به اشک‌های کودکی که خیره شد به مادرش به آن جوان که سوخته‌ست از غم برادرش به خون آن مسافری که با تو روسپید شد به آرزوی زائری که عاقبت شهید شد به جان عاشقان تو نیامده هراس، نه ادا نگشته است حقِ واژهٔ تقاص، نه چه تیره‌روز دشمنی که برده آبروی خود که باب گور را کنون گشوده است روی خود چهار سال می‌شود که در گِل است پایشان جهنم است گوشه‌گوشه منطقه برایشان به چشم‌های کورشان نیامده است خواب خوش که از گلویشان فرو نرفته است آب خوش قسم به قطره‌قطره خون پاک آسمانیان تقاص می‌دهید پیش دیدهٔ جهانیان شهید قدس باز از شما لجام می‌کشد که خون ملت حسین انتقام می‌کشد اگرچه زخم و داغِ کینه بر تو کم نیامده وطن! به سرو قامت تو هیچ خم نیامده * * به هوش باش هموطن! به هوش باش جان من! حقیقت است گوش کن، بگو بگو به مرد و زن همان که غیر تیغ و خون به میهنت نشان نداد به کودکان بی‌گناه غزه هم امان نداد از آن بهارِ پیش رو به ما نشانه‌ای بگو برای گریه‌هایمان کجاست شانه‌ای؟ بگو قسم به حق، سپیده می‌دمد بهار می‌رسد که انتظارها به سر رسیده، یار می‌رسد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌸برای شهیده دوساله، ریحانه خانم کاپشن صورتی... رسید جـــان به لــب از داغ ناگهـانــی تو نداشت تــاب زمیـن، جانِ آسمـــانـی تو کنون که نیست علمــدار، در دل آتش به عهــــدۀ که میفتــــد نگاهبانـــــی تو؟ دو ساله بودی و یادآور سه ساله شدی فــدای صـــورتِ یکــدســـت ارغوانــی تو نفس کشیدم و یادت نفس برید از من چـو آه بود و چـه کوتــــاه، زندگانـــــی تو لبـــاسِ صورتـــــی و گوشــــــوارۀ قلبـــی چه قلب‌ها که شکستند از نشانی تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
؛ ؛ راه ما از ابتدا تا لحظه‌ی پایان یکی‌ست شاخه‌ها بسیار اما ریشه و گلدان یکی‌ست نقشه جغرافیای استقامت را ببین غزه لبنان و یمن سوریه و ایران یکی‌ست هر کجا ما را خواست با او می‌رویم مقتل شام و عراق و مقتل کرمان یکی‌ست یا علی گفتیم، ما را سمت و سو یک قبله است مقتدای میثم تمار با سلمان یکی‌ست آسمانی را که روح الله می‌خواندش به جاست مقصد پرواز فخری‌زاده با چمران یکی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e