eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
409 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هر چند برای دشمنان جان‌سوز است هنگام شکست اهرمن امروز است با کفر بگو که سعی بیهوده مکن 🇮🇷 @dobeity_robaey
چون کوه استواریم، هیهات من الذله در اوج اقتداریم، هیهات من الذله ما وارثان خیبر، ما شیعیان حیدر از نسل ذوالفقاریم، هیهات من الذله حتی اگر بمیریم، ذلّت نمی‌پذیریم با عشق همجواریم، هیهات من الذله ما ملت شهادت، ما ملت حسینیم آیینه در غباریم، هیهات من الذله ای همنشین شیطان! ای ظلمت زمستان! ما مژده‌ی بهاریم، هیهات من الذله با مردمان میدان، هر سخت گشته آسان با هم، سر قراریم، هیهات من الذله نه مثل بی‌طرف‌ها، برعکس این علف‌ها در خاک ریشه داریم، هیهات من الذله ما نسل حاج قاسم، با محو ظلم و ظالم تا قدس رهسپاریم، هیهات من الذله کوفه نباشد اینجا، هرگز امام خود را تنها نمی‌گذاریم، هیهات من الذله این شهر پیکر ماست، این خاک مادر ماست ما اهل این دیاریم، هیهات من الذله از بچه‌های زهرا، ما دست برنداریم هرچند داغداریم، هیهات من الذله ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چه کس بالاتر از دست خدا؟ ایران خدا دارد و ثابت کرده که یک دست هم آری صدا دارد کجا دیدی دل ایران و ایرانی بلرزد هان؟! اگر پایی به میدان است دستی بر دعا دارد کجا دیدی که مظلوم و قوی با هم، یکی باشد شبیه این یلان حیدری دیگر کجا دارد؟ قسم بر صفحه صفحه، خط به خط تاریخ این میهن به وقت جنگ یکدل‌مردمی از جان رها دارد اگر گلگون شد از خون شهیدان خاک، باکی نیست که در آیین ما آزاده بودن، خون‌بها دارد بگو با دشمن بد عهد: این‌جا خاک آرش‌هاست که طهرانی مقدم‌ها و حاجی‌زاده‌ها دارد امید ما همیشه در حوادث در همه حالی به آن شاه خراسان است که گنبدطلا دارد سلاح ما که موشک نیست، ایمان قوی ماست دودم چون ذوالفقاری که علی مرتضی دارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نفهمیدیم اوّل را و آخر را نفهمیدیم که مهدی را ندیدیم و پیمبر را نفهمیدیم سرودیم از شب هجرت ولی در خانه‌ی تاریخ دلیلِ ماندنِ حق بین بستر را نفهمیدیم من از مَن‌ کنتُ مولا خواندن خود نیز حیرانم که حیدر را پرستیدیم و قنبر را نفهمیدیم چه زهرادوست‌های‌ ناتلاوت‌کرده قرآنی که از آیات أعطیناک، کوثر را نفهمیدیم شبِ هیأت برای روضه‌ی در سوختیم امّا همین که صبح آمد، صبر حیدر را نفهمیدیم به پای نامه‌های کوفیان امضا زدیم از بس که سلمان را، که مالک را، ابوذر را نفهمیدیم عبای إرباً إربایی برای خیمه‌ها بردیم اذان شد، سینه کوبیدیم و اکبر را نفهمیدیم همیشه کربلایی باب میل خویشتن داریم که حال زخمی امروزِ کشور را نفهمیدیم چگونه کربلا را یافتید؟! از ما اگر پرسند چه پاسخ می‌توان دادن اگر سر را نفهمیدیم ستون خیمه را وقتی که می‌افتاد، نالیدیم ولی افتادن سردار لشگر را نفهمیدیم برای پرچمی امروز دلخونم که در پایش به خون غلطیدن سرو و صنوبر را نفهمیدیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
محرم آمد و برپا شده خیام عزا امیر لشکر عشق است سیدالشهدا بگیرم از تو مگر رخصت عزاداری چرا که صاحب ایرانی، ای امام رضا! مرا از این شب بیهودگی نجات بده بگیر دست من خسته را تو ای مولا ببین دلا که به امر توایم ما تسلیم بگو بگو که الهی رضا... رضا برضا... سر بریده سوی قبله ایستاده ببین حسین(ع) قبله‌ی دل، زینب(س) است قبله‌نما نگاه کن که هنوز از تب خیانت شام سری بریده بلند است در برابر ما ببین حسین تو را از چه خاک ساخته‌اند حسین اهل فنا، یا حسین اهل بقا؟ حسین، اهل فنا نیست، اهل زندگی است خدا کند برسد دل به فهم عاشورا بگرد رد حسینی که زنده است هنوز حسین بی‌بدل و بی‌قرین و بی‌همتا هنوز لشکر شام ایستاده در میدان هنوز پشت افق لشکری‌ست ناپیدا الا جماعت کوفی، جماعت شامی! مباد همچو شمایان هدر شویم و هبا مراست رهبری آزادوار و دانشمند که دل سپرده‌ی اویند این همه شهدا به علم و دانش، خوارزمی است و بیرونی به رای و فکرت رازی و بوعلی سینا نه ما ز بارش شمشیر فتنه می‌ترسیم نه هست در او ترس از یهودی و ترسا جلال و فرّ و سرافرازی‌اش زمینی نیست بزرگواری و عزت خداش کرده عطا خدا بخواهد اگر ظلم، جمع خواهد شد سرم جدا کن و پایم جدا و دست جدا وفا کنیم و ملامت کشیم چونان تیغ که روز روز قیام است و وقت وقت وفا تو نامداری، ایران من! به عشق و امید تو شهره‌ای وطن من! به عقل و شور و صفا دوباره روز به ذلت نشستن نمرود دوباره قصه‌ی موسی و ساحران و عصا کسی نبوده چنان چون تو رهرو صلحا کسی ندیده چنان چون تو یاور ضعفا بهای عشق همین است و هیچ پروا نیست که یک بلی تو امروز شد هزار بلا تو دست مهر بکش بر سر جهان، وقت است که تیغ قهر تو دستی کشد سر اعدا تو نوح حادثه‌ای؟ یا که خضر واقعه‌ای؟ بشوی ظلمت ما را به نور آب بقا تو را که جود جوادی، زمان نمی‌فهمد تو را که حاتم طایی‌ستی به جود و سخا وطن! مباد که غفلت کنی در این میدان سر حسین تو را شمر می‌بُرد ز قفا تو در کجای زمان ایستاده‌ای وطنم؟ ببین یزید کجا شد، ببین حسین کجا الا یزید زمان دم مزن ز روی غرور دچار کبر و ریایی دچار کبر و ریا قسم به لشکر "والعادیات" در شب حشر قسم به صبح قیامت که می‌دمد فردا بزرگی و شرف از ما جدا نخواهد شد که ما به غیر شهادت نداده‌ایم رضا شهید غیرت عشقیم و تشنه‌ی شمشیر بدوز پیرهن زخم را به قامت ما درون ورطه‌ای از دم، قدم زنیم قدم درون لجه‌ای از خون، شنا کنیم شنا کسی نمی‌خرد الا به نرخ جان، جنت کسی نمی‌دهد الا بهشت را به بها هزار مرتبه شکر خدا که ملیت دوباره زنده شد و زنده است در همه جا اگرچه دین حسین است دینشان، بعضی نشسته‌اند که دین را زنند بی‌پروا کسی شنیده که: یا داریوش و یا کورش؟ که رمز حمله ما بوده است یا زهرا به ذوالفقار علی تکیه می‌زنیم امروز اگر به تیغ تهمتن رها شدیم رها به باد دادن این خاک اوج ابلهی است که در برابر ما آتش است این دریا دوباره بوسه به شمشیر دوست خواهم زد چه ترس و واهمه ما را سری‌ست بی‌پروا شبی رسیده، شبی آتشین، شبی ابری شبی که بر سرت آوار می‌شود دریا چه خانه‌ای‌ست که از عنکبوت سست‌تر است دوباره خانه او را هبا کنید هبا هزار مرتبه از جمعشان بزرگتریم جهان اگر همه با هم شوند و ما تنها که‌اند این همه؟ کلاش کور و کر شده‌اند کدام خاطی‌ای از خط تو گرفته خطا؟ بگو که دیده‌ی کوران قضاوتم نکنند که من مسلط و مستولی‌ام به علم قضا به هر کسی که صدای مرا شنید بگو بگو که لایق "اف لک" است این دنیا میان شوط نخستین ز حال خواهم رفت دلم چگونه نگرید میان سعی و صفا؟ چه هوهویی‌ست که تا هفت آسمان رفته‌ست صدای هق هق دلدادگان مجلس ما صفای شعر جدا از صف شهیدان نیست وضو کنید و درآیید در صف شعرا به زرق و برق یزید زمان مشو دلخوش نجات می‌دهد آخر حسین عشق، تو را دعا کنیم که پایان ما هبا نشود دعا کنیم جماعت، دعا کنیم، دعا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رزمنده‌ و بسیجی و سردار با علی‌ست بر روی دار میثم تمّار با علی‌ست در فکر عشق هستی و بیعت نبسته‌ای در فکر هفت شهری و عطار با علی‌ست بر هم زدند خواب جهان را دسیسه‌ها چشمان با بصیرتِ بیدار با علی‌ست در لشکر یهود به یک شیوه‌ی جدید مرهب دوباره عازم پیکار با علی‌ست اما علم به دوش ابالفضل هست و باز خیبرگشا علی‌ست، علمدار با علی‌ست ایران چه متحد شده با رمز یاحسین آماده‌باش از همه اقشار با‌ علی‌ست یک عده با شهادت و یک عده روسفید اَجر جهاد وعده‌‌ی دیدار با علی‌ست در صبر، پایدار و به رفتار بی‌نظیر در خطبه، استواریِ گفتار با علی‌ست با گریه بر حسین به فکر توسلیم فرجام کار قوم جفاکار با علی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای که چشمَت شده‌ست گریان و خورده با کربلا دلَت پیوند گریه‌کُن بر غمِ حسین اما چشم، بر شمرِ این زمانه نبند شمرِ امروزِ جبهه را بشناس از سَنان‌ها دَمی نشو غافل جهتِ خویش را مشخص کن سمتِ حَق باید ایستاد ای دل راهِ تاریخ را عوض کردن در جهت‌گیریِ به هنگام است روسپیدی به صِرف نیَّت نیست رو سپیدی فقط به اقدام است شمر، سر می‌بُرَد کماکان و حرمله حمله‌ور به اصغرهاست خیمه دارد هنوز می‌سوزد بر زمین، قطعه‌های اکبرهاست آب را بسته‌اند، می‌بینی ؟ لبِ عطشان هنوز عطشان است کربلا قِصه‌ای قدیمی نیست کربلا مرزِ کُفر و ایمان است دائماً در حوادثِ دوران سربلند و شریف باید بود روبروی ایادیِ شیطان مثلِ ابن عفیف باید بود نَکُنَد در مسیرِ عشق و جنون راهِ خود را نرفته برگردی چون بُرِیر و حبیب و حُر و وَهَب طرفِ حق بایستی مَردی شبِ آخر رسید و حق برداشت بیعتش را ز هر مسلمانی فکر کُن امشب آن شب است ای دل تا کجا پای یار می‌مانی ؟؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه خصم با خشمش همیشه روبه روی ماست اگر چه صبح و شب تیغش به دنبال  گلوی ماست قسم بر آنکه نبض آسمان‌ها هست در دستش شهادت افتخار ما.. پریدن آرزوی ماست نمازی عاشقانه با تنی صد چاک می‌چسبد زمین سجاده است و خون رگ‌هامان  وضوی ماست به هر قیمت نه باسازش نه با تسلیم می‌سازیم اشداء علی الکفار ذاتاً خلق و خوی ماست توکل بر خدا داریم و از چیزی نمی‌ترسیم مسیر راست را رفتن رهین جستجوی ماست غدیری‌های جان بر کف که پای عهد می‌مانیم طنین "یا علی مولا" دمادم های وهوی ماست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بدا به آینه‌ای که دچار خودبینی‌ست دل از نگاه تو افتد، شکست تضمینی‌ست فقط به گریه سبک می‌شود دلم، در این زمانه‌ای که لبالب سکوت و سنگینی‌ست غمت اصیل‌ترین راه روشن است حسین! جز این چراغِ کهن، هرچه هست تزئینی‌ست تو آن روایت فتحی که دم زدن از تو به دوش جان به کفی چند مثل آوینی‌ست چقدر ریخته خون، شمرِ این زمانۀ دون شمار آنهمه کشته هنوز تخمینی‌ست کدام نعشِ گران؟ این بلند پرچم توست که روی شانۀ لبنانی و فلسطینی‌ست کدام قول و غزل؟ این نوشتن از مظلوم برای شاعر تو یک فریضۀ دینی‌ست شکوه نام رسای تو ای حماسۀ سرخ خلاصۀ همۀ شعرهای آئینی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای عرش زمین‌بوست، ای چرخ زمین‌گیرت ای دست قضا دائم در پنجه‌ی تقدیرت هم پای رسل بسته در حلقه‌ی زنجیرت هم قلب ملک روشن در مکتب تنویرت پاکان دو عالم پاک از آیه‌ی تطهیرت حُسن ازلی پیدا بر خلق ز تصویرت در روی تو می‌بینم مهر رخ سرمد را در وصف تو می‌خوانم ماکان محمد را خورشید اگر وام از رخسار تو نستاند تا حشر ز بی نوری، بر کام افق ماند جبرئیل امین خود را محتاج تو می‌داند بر خیل ملک دائم اوصاف تو را خواند حقْ عالَمِ خلقت را بر گِرد تو گرداند حیدر دُرِ مدح از لب، بر پای تو افشاند با آن که بود مولا مخلوق دو عالم را فرمود که من عبدم پیغمبر اکرم را ای روح قدس را بال از طایر اقبالت آیات کتاب الله در حسن و خط و خالت این هفت فلک خشتی از پایه‌ی اجلالت خادم شده جبریلت، سائل شده میکالت حوران جهان یک یک، مرغان سبک بالت شیطان طمعِ رحمت دارد ز تو و آلت احسان ز کفت بارد، رحمت ز دمت خیزد روح از نفست جوشد، فیض از سخنت ریزد بر خیل رسل بودی، ز آغاز پیمبر تو قرآن و نبوت را، اول تو و آخر تو مینای ولایت را، ساقی تو و ساغر تو قانون نبوت را، قاضی تو و داور تو خوبان دو عالم را، مولا تو و سرور تو ما ذره‌ی ناچیز و خورشید منور تو ای در همه‌جا با ما، از خویش مران ما را چون ذره جدا گردد از مهر جهان آرا تو مشعل ایمانی، تو باغ گل دینی تو جلوه‌ی آغاز، ی تو فیض نخستینی تو آینه‌ی حقی، تو صاحب آئینی تو رهبر امکانی، تو لنگر تمکینی دارنـدۀ و الّـیــلـی، آرنــدۀ و الـتّــیــنـی مُـدّثـر و مـزّمـل، طاهـائی و یـاسیـنـی تو باغی و زهرا گل، تو شهری و حیدر دَر زهرا تو و تو زهرا، حیدر تو و تو حیدر طوفان شده رامِ نوح، از یُمن ولای تو بشکافته دریا را، موسی به عصای تو بر چرخ چهارم شد، عیسی به هوای تو از چاه برون آمد، یوسف به دعای تو داوود زبورش را، خوانده به نوای تو یونس به دل ماهی، مشغول ثنای تو داور به تو می‌بالد، قرآن به تو می‌نازد زهرا به تو دل داده، حیدر به تو جان بازد ای گرگ ز صحراها آورده سلامت را ای شیر ژیان بُرده بر دوش غلامت را دشمن همه‌جا دیده احسان مدامت را جبریل ثنا گوید مرغ لب بامت را قرآن به جبین بسته زیبائی نامت را لبخند زنان کوثر بوسد لب جامت را ای فهم ملک کوته از اوج جلال تو گلبوسه‌ی صد یوسف بر روی بلال تو ای خیل رسل را دست بر دامن آل تو ای چار کتاب الله اوصاف کمال تو سیل همه رحمت‌ها جاری ز جبال تو با وحی کند پرواز معراج خیال تو مخلوق نه بل خالق مشتاق جمال تو ره بسته شود بر صبح بی صوت بلال تو فرمانده‌ی افلاکی، ماه کره‌‌‌ی خاکی چون ذات خدا پاکی، ممدوح به لولاکی ای پرچم توحیدت بر شانه‌ی نُه طارم ای خیل نبیّین را هم اول و هم خاتم خار تو گل عالم، خاک تو گِل آدم هم لرزه ز میلادت، افتاده به کاخ جم لرزان چو تن کسری، ایوان مدائن هم برخیز و بزن بانگی از نو به سر عالم نجم فلک آرائی، شمس قمر افروزی چشم دو جهان سویت، تا باز برافروزی ای کوه غمت بر دوش، وی خصم زده سنگت ای سنگْ دلش پر خون، از چهره‌ی گلرنگت سوگند به رخسار خونین و دلِ تنگت با آن که شده گیتی دانشگه فرهنگت کفار جهان با هم دارند سر جنگت آن بسته کمر بهر خاموشی آهنگت جنگند ز هر جانب، تازند به هر عنوان یک سلسله با عترت، یک طایفه با قرآن بر سینه‌ی اسلامت، صد درد نهانی بین پیوسته به تن زخمش، از کفر جهانی بین آن باغ که پروردی، باز آی و خزانی بین هم درد نهان بنگر، هم ظلم عیانی بین گرگان جهان خواری، در سلک شبانی بین فریاد درون بر چرخ، از عالی و دانی بین بر امت مظلومت، ای دین ز دمت زنده تا خصم شود حاکم، صد تفرقه افکنده ای دست اَحَد! ما را با هم ید واحد کن بر ضد ستمکاران بازوی مجاهد کن پیروز در این عرصه، بر دشمن فاسد کن در بین ملل ما را، خادم کن و قائد کن سرتاسر گیتی را، خرم چو مساجد کن وین مردم عالم را، عابد کن و زاهد کن اجرای کمال دین در همت ما باشد احیای همه عالم در وحدت ما باشد تا چند ستمکاری، از دشمن دون آید ظلم و ستم و بیداد، از خصم زبون آید وز دیده‌ی این امت، فریاد درون آید ای کاش دگر مهدی، از پرده برون آید از سینه‌ی اهل درد، فریاد درون آید ای کاش دگر مهدی، از پرده برون آید پیوسته چو مظلومان (میثم) به دعا کوشد تا رخت فرج را حق، بر قامت او پوشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بامداد امید بود و نوید خنده زن سر زد از افق خورشید با خط نور در سپهر نوشت صبح دانش به شام جهل دمید شب به پایان رسید انسان‌ها صبح قرآن دمید انسان‌ها قطره‌ها، ذره‌ها به لحن فصیح ریگ‌ها، سنگ‌ها بصوت ملیح همه بانگ رسایشان تکبیر همه ذکر مدامشان تسبیح خیزد از دشت و باغ، نخل و گیاه نغمه‌ی لا اله الا الله عید امید و عید وجد و سرور مردن تیرگی ولادت نور عید مستضعفان وادی ظلم عید مه‌طلعتان زنده بگور عید رشد جوان و عزت پیر عید آزادی زنان اسیر عید میلاد سید عرب است شب حق روز و روز کفر شب است تن حمالة الحطب در نار عید تبت یدا ابی لهب است عید وحدت که در صف توحید عزلت مسلمین شود تجدید دوستان را به اتفاق قیام دشمنان را بجز نفاق حرام تا شود کور چشم خفاشان می‌دهد نور آفتاب مدام گو بسوزد به نار بخل عدو وحده لا اله الا هو است و عهد الست سیل‌سا قطره‌ها بهم پیوست مفتی دین فروش آل سعود مفت داد آبروی خود از دست همه بت‌ها جمال حق جویند "وحده لا شریک له" گویند تیرگی از درون هستی رفت دیو کبر و غرور و مستی رفت دور بیداد و ظلم پایان یافت بت نگون گشت و بت پرستی رفت اصفر و احمر و سفید و سیاه همه در سایه‌ی رسول الله ای ضعیفان چنگ استکبار ای اسیران جنگ استعمار نور آزادی از افق سرزد بگسلانید بند استثمار هان ای خفتگان! قیام قیام ذلت و بردگی حرام حرام دشمنان گرچه پشت سندانند خرد در زیر پتک ایمانند پیش سیل هجوم حق پستند گرچه در فتنه سخت بنیانند قطره‌ها همچو بحر بخروشید بر زوال ستمگران کوشید برقی از مکه نیمه‌شب رخشید که فروغ یگانگی بخشید با خط نور نقش زد که یکی است ابیض و احمر و سیاه و سفید مجد کس در سفیدنامی نیست جز به تقوی کسی گرامی نیست ای کتاب خدا کلام خوشت وی نجات بشر پیام خوشت وی شعار نجات هر مظلوم پیش ظالم همیشه نام خوشت برتر از اوج وهم پایه‌ی تو رمز وحدت به آیه آیه‌ی تو گو در آنجا که عدل و ایمان نیست هر که ساکت بُوَد مسلمان نیست آنکه را با درنده خویان خوست نه مسلمان! بحق که انسان نیست بانگ زن ای رسول امت را که بیایید باز وحدت را "میثم" از دار عشق تا لب گور لب گشا بر علیه منطق زور دشمن ار دست و پا بُرَد ز تنت مبری دل ز دوست با همه شور سرِ دارِ بلا بزن فریاد تن مده زیر ذلت و بیداد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت هفته به نام خالق یکتای ما که از ایمان نهاده بار امانت به گرده‌ی انسان جهان و هرچه در آن است آزمایش ماست همهْ زمین و زمان، پرده‌ی نمایش ماست به قتلگاه خودش می‌رود نَفَس به نَفَس کسی که نگذرد از سیم خاردار هَوَس پُلی شویم که از خود گذشتن آموزیم نه موج سرکش طغیان که فتنه افروزیم خوشا به یاری مردم به چشمِ تَر رفتن جهاد چیست؟ در این جاده‌ها به سر رفتن و چیست دنیا؟ سیر غم است و شادی ما و عمر چیست؟ همان اردوی جهادی ما پیام اول این انقلاب بود، جهاد امید مردم سَرْپل‌ذهاب بود، جهاد جهاد ما سفر از دخمه‌ی تن آسانی‌ست جهاد، غیرت اسلامی است و ایرانی‌ست جهاد، از غم همسایه‌ها نخفتن ماست جهاد خدمت هر کارگر به میهن ماست رسول ما که به مستضعفین تبسم کرد زبان منبر ما را زبانِ مردم کرد علی به شانه‌ی خود بار نان و خرما داشت حسینِ ما غم این پابرهنه‌ها را داشت کسی مباد گرفتار بی پر و بالی مباد سفره‌ای از نان و زندگی، خالی در این مسیر به سرمنزل سفر نرسیم اگر به داد دلِ خونِ کارگر نرسیم هنوز مردم مستضعف‌اند پای نظام بر این همیشه صبورانِ سربلند، سلام به نان خشک اگر سر کنیم سَر نَکِشیم به بام اجنبیان عاجزانه پَر نَکِشیم کدام آینه بوده‌ست از شکستن شاد؟! مبادمان که پریشان شویم و دشمن‌شاد کسی که هیزم عصیان کشد، جهنمی است کسی که شعله به ایران کشد، جهنمی است دریغ، از نظر شعله‌ها به پرچم ما شرر زدند به ایران ما، به پرچم ما سلام! پرچم زیبای عشق و ایمانم سلام! پرچمِ پا تا به سر، مسلمانم به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را که شعله‌وار بسوزم هرآنچه باطل را ز موج‌ها به تو بردم پناه و خرسندم که با تو یافته‌ام، با تو امن ساحل را میان سینه‌ی خود از خدا نشان داری همان که ساخته آسان هرآنچه مشکل را چه مادران که به دامان تو گریسته‌اند چو در برِ تو نشاندند مرغ بِسمل را تو یادگار شهیدان خون‌کفن هستی و زنده می‌کنی اسم امام راحل را ز جهل در تو کسی گر نگاه کرده حریص درآوریم ز جا آن دو چشم جاهل را سپیدِ چهره‌ی تو نور دیده و دل ماست چنانکه نیمه‌شبی دیده قرص کامل را ز سرخی رخ تو اهل خانه دل‌گرم‌اند ز سبزی تو معطر کنیم منزل را به زیر سایه‌ات اِستاده ملتی نستوه که فاتحانه گذر کرده این مراحل را مباد سایه‌ی امن تو از سر ما کم مَبینم از شرر تو شبی تُهی دل را صدایی از نفس راه می‌رسد بر گوش نوید نصر من الله می‌رسد بر گوش کدام گُل که در اندیشه‌ی بهارش نیست کدام جاده که دلواپس قرارش نیست مشام کوچه پر از عطر آب پاشی‌ها در انتظار تو گلدسته‌ها و کاشی‌ها به هرطرف که نظر می‌کنم شهیدی هست اگر شهید می‌آرند پس امیدی هست شهید خیمه‌اش آن‌سوی بی‌کرانی‌هاست شهید جلوه‌ی بانوی بی نشانی‌هاست شهید! ای به تماشای سوره‌ی کوثر گرفته بوی "فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَر" غریب باش دلا تا به آشنا برسی غیور باش به شمشیر لافتی برسی در این زمانه‌ی تردید و شبهه و پرهیز بیا و دست به دامان دلبری آویز پیاله‌نوشِ ولا از بلا نپرهیزد فدایی نجف از کربلا نپرهیزد حسین کیست که این نغمه زیر و بم زده است حسین کیست که" عشق" از حسین دم زده است... اگرچه پیرهنش پاره پاره می‌آید هنوز بانگ اذان از مناره می‌آید در این شبانه، سرود سپیده باید خواند در اقتدا به گلوی بریده باید خواند میان لشکری از نهروانی و جملی پناه خسته‌دلان کیست ذوالفقار علی ✍سروده ؛ ؛ ؛ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e