اگر که این دلِ سائل هوای سامرا دارد امامِ خفته در خاکش، عنایت بر گدا دارد امامی که پناهِ خستگان و بی‌قراران است برای دردمندان در حرم دارالشفا دارد هر آنکس که کشیده بر ضریحش دست، می‌داند که دستِ مهربانش نان برایِ بینوا دارد کلامِ جامعش در "جامعه" می‌گوید این را که جهانِ بی "ولایت" آن‌به‌آن رنج و بلا دارد بخوان تفسیرِ "بابُ المبتلی" را از همین مَنظر که "بنده" در سلوکش قلبِ بی چون و چرا دارد همان قلبی که تفسیرِ دقیقِ "مَهْبِطَ الوَحی" است همان قلبی که با نورِ هدایت وعده‌ها دارد به عشقِ هادیَ الأُمّه شود تقدیرمان ای‌کاش دلی را که در اوجِ رنج، پروا از خدا دارد فدای آن امامی که زمینش زد هجومِ زهر دمِ جان دادنش ذکرِ علی‌موسی‌الرضا دارد عطش انداخته در جسم بی‌تابش حرارت را گلویش زخمی از زهر است و لرزش در صدا دارد دمِ آخر پریشانِ مصیبت‌هایِ جدّش شد امامِ سامرا داغِ غریبِ نینوا دارد به روی خاکِ حجره صورتش را رو به قبله کرد به لب‌هایش سلامی بر شهیدِ کربلا دارد سلام آخرش را داد با اشکِ روانی که خبر از نیزه و از خنجر و از بوریا دارد! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e