#باشگاه_نویسندگان_حوزوی_رسا ______________________🍃 #یادداشت طلبگی | دستان خاکی و خالی 🔴غرغر کنان از پله‌ها پائین می‌رفتم. به پاگرد طبقه دوم که رسیدم صحنه‌ای دیدم که حال شب عیدی ام را عوض کرد. 🔵شب عید غدیر از خانه زدم بیرون. ساعت از ده گذشته بود. آسانسور خاموش بود. از راه پله‌ها صدای جابه جا کردن اثاثیه منزل شنیده می‌شد. حدسم درست بود. یکی از همسایه‌ها داشت اسباب کشی می‌کرد. در زمان اسباب کشی آسانسور‌ها را خاموش می‌کنند تا مبادا خراب شود. خود این قصه هم سر دراز دارد و در مجالی دیگر باید به آن پرداخت که آیا انسان در خدمت تکنولوژی است یا تکنولوژی در خدمت انسان؟! 🔵غرغر کنان از پله‌ها پائین می‌رفتم. به پاگرد طبقه دوم که رسیدم صحنه‌ای دیدم که حال شب عیدی ام را عوض کرد. پیرمردی لاغر اندام، یخچالی را به تنهایی به پشت گرفته بود و به سختی از پله‌ها بالا می‌آمد. قدش خیلی کوتاه‌تر از خود یخچال بود. سنگینی یخچال رمقش را گرفته بود. 🔵غرق در فکر بودم و دنبال جواب برای این سوالات بی پایان. چرا نباید مسئولان به افراد پا به سن گذاشته و نیازمند توجه بیشتری کنند؟ آیا در این روز‌ها که از علی(ع) بیشتر یاد می‌کنیم نباید کسانی که جایی در هِرَم مسؤلیت دارند برای اقشار آسیب پذیر چاره‌ای بیاندیشند؟ ✍ مجتبی عادلپور #احتیاج #محتاج #پیرمرد #بیمه #از_کار_افتاده #مسئول #عید #شرمندگی 🌐rasanews.ir/002adf 🆔 @rasanews_agency