⭕️پدیده زهره زاهدی ✍ مهدی عامری 🔻 گوشه ای از قم، دخترانه هایش را می نوشت برای اینستاگرام. مانند خیلی از دخترهای مومن این کشور از عکس‌های هنری و علاقه ها و سلیقه هایش کپشن می نوشت و استوری می گذاشت... کفش صورتی، انار، ورزش، توت فرنگی، دورهمی های دوستانه، و... یک دختر جوان با همین خصوصیتها شناخته می شود.  اما ناگهان یکی از پدیده های نوروز کرونایی ٩٩ شد. داستان رفتن به بیمارستان و غسالخانه را در صفحه خودش بخوانید. اما چرا او را یک پدیده می دانم؟ کرونا نقطه عطف حرکات جهادی بود که حرکت جهادی را به محلات کشاند و خدمت به همسایه ها و همشهری ها رساند. در این بین دختران جهادی شکوفه های بهاری این جریان بودند. دخترانی که از فانتزی های خود دست کشیده اند و آتش به اختیار قدم در میدان خطر نهاده اند. در غوغای  «در خانه بمانید» اینان اگر در منزل می ماندند و به پدر و مادرشان کمک و برای حفظ سلامت خود قرطنیته را انتخاب می کردند کسی به آنها خرده نمی گرفت. اصولا جهاد یعنی همین‌؛ همه اینها را داشتن اما به آنها دل نبستن و از آنها گذشتن! 🔻 زهره زاهدی از دل فضای مجازی درخشید، خودش می نویسد و خوب می نویسد. در یک اتحاد حقیقی، نوشته های خوبش بازنشر داده شد. این زنجیره خودش جز پدیده هاست. حمایتهای فعالان مجازی از یک اقدام بدیع و رفیع، سریع و وسیع آن را بالا آورد و فضای مجازی بار دیگر قدرت خود را نشان داد و وحدت کلام نیروهای جهادی در این عرصه اتفاق مفیدی را رقم زد. این امر در مساله محمد مداح هم به خوبی دیده شد. دایره این هم افزایی خودجوش مردمی باید گسترش یابد و در عین حال استقلال خود را حفظ کند. پديده های این چنینی نباید از حال عادي و طبیعی به گزارش‌های مصنوعی نهادهای حاکمیتی بغلتند. نه اینکه آنها را رد کنند، بلکه فراموش نکنند بستر مردمی قدرت و نفوذ بالاتری دارند. 🔻من آخوند چقدر باید می نشستم فکر می کردم و روش ارائه می دادم تا مردم را به یاد مرگ و آخرت بیندازم  و احکام غسل و کفن را به آنها بیاموزم؟ زهره زاهدی و همیارانشر، با قلم دخترانه و هنر طنازانه ناخواسته یا خواسته به خوبی از عهده این مهم برآمدند. با چند استوری و کپشن، دقیق و کامل، هم احکام گفتند هم اخلاق و هم عقاید! این خودش از مورد بالایی شگفت انگیزتر است..  پدیده مبارک حوزه خواهران می تواند در عرصه ارتباط شریعت و امت کارهای شگرفی کند.  این روزها دیدیم می شود یاد مرگ افتاد و نترسید. می شود از شجاعت گفت و موصوف آن دختری نحیف باشد. می شود از غسالخانه گفت و هراس به دل راه نداد. می شود لطافت اندیشه دخترانه و جزئی نگری زنانه را به خدمت بیان احکام آورد. کاری که در خاطره نویسی دفاع مقدس انجام شد و در ادبیات کشور کولاک کرد. می شود از جهاد گفت و یاد خون و خشونت نیفتاد. پدیده دختران جهادگر نشان داد، بحثهای خاله زنکی روشنفکران درباره حضور زنان و دختران در اجتماع را می توان با عمل درست، پاسخی درخور داد. دخترانی که با حفظ شیطنت‌های دخترانه شان بر عقاید و هنجارهای خود پافشاری می کنند و با رعایت اصول دینی در عرصه‌ های خطیر جامعه پررنگ ترین و سالم‌ترین خودنمایی را داشته باشند.  🔻 اما اینک؟  زاهدی ها نباید آنچه بدست آورده اند را آسان از کف بدهند که این یافته ها، بخش اندکیش در حوزه فردی آنهاست؛ آنها امروز تکه مهمی از پیکر جهادگران و حتی بالاتر پاره ای از تن آرمانهای انقلابند. این اندوخته نباید خرج روزمره ها و بازی‌های سیاسی شود. نباید خود را وارد دو قطبی های بی سر و ته کند. از آن سو، آن زنجیره حامی نیز نباید با بزرگنمایی و تقدس آفرینی بی مورد، با حسودی های بی ارزش این پدیده را لوث کند. نهادهای انقلابی هم احساس تکلیف وافر برای تقدیر و تشکر و مصاحبه نکنند. لزوما این پدیده ها، شخصیت رسانه ای نیستند و ممکن است بی سلیقگی برنامه سازان کار خوبشان حبط و بی ربط کند. ماجرای آن راننده اسنپ را به یاد بیاورید که چطور با افتادن در گیر و دار رسانه های رسمی چه بلایی سرش آمد! این مدل پدیده ها، باید خودشان باشند و پیش بروند. این جمع دختران تاکنون جز گوشی و اینستاگرام چه داشته اند که این گونه می درخشند؟ @howzavian