🔴 از چیزهای به دردنخور تا حرم امام رضا تصویر مضحکیه اینکه یه آدمی همه وقتشو عمرشو بذاره تو جمع کردن دسته هندل موتور؛ یا سرلامپ سوخته جمع کنه یا چه می‌دونم یه چیز بدردنخور دیگه‌ای؛ مثلا بدون اینکه به هیچ دردیش بخوره بره مغزی قفل های از کار افتاده جمع کنه. بدون هدف؛ فقط به خاطر اینکه دوست داره یا پیش خودش فکر می‌کنه اینطوری خوشبخت ترین آدم دنیا میشه و همه عمرش این کار رو انجام بده. هرچقدر اون چیز بی ارزش تر باشه این مساله خنده‌دارتر میشه، مخصوصا اگه تمرکز و تلاشش هم بیشتر کنه. حالا اگه اون شخص متوجه بدردنخوری اون چیز نشه همه‌ی عمر و سرمایه‌ش رو با رضایت تمام به فنا میده. نکته اینجاست که ممکنه این اتفاق همین الآن واسه ما درحال رخ دادن باشه، تو مسائلی که به شدت به درد نخورن ولی چون اطرافیانمون همیشه دنبالش بودن یا اینکه همه دارن در پی اون می‌دوَن، بدردنخور بودنشون رو دیگه نفهمیم. لازمه که خوب این دنیا رو بشناسیم وگرنه یه عمر دنبال چیزی میریم که به هیچ دردیمون نمی‌خوره. بازتاب این ندانسته هامون تو دعاهامونم خودشو نشون میده ممکنه التماس کنیم چیزی رو که بدردمون نخوره. لذاست که جا داره آدم بره حرم علی بن موسی الرضا زانو بزنه بگه آقا جان ما بی سلیقه ایم، تو حاجات ما بخواه ور نه گدا طلـــب آب و نــان کنــــــد. . پ.ن: شاید بگید نتیجه داستان چرا اینطوری شد. حق دارید، ولی دلتنگ حرم امام رضام؛ اصلا کل متن رو نوشتم که بگم کاش زودتر بشه بریم حرم امام رضا. @HOWZAVIAN