هدایت شده از حوزه انقلابی
در 🔸« جایگاه فقهی و دایره أمر ولی فقیه به تبعیت از ستاد »🔸 💠یک بحث فقه سیاسی مطرح است که وجه رجوع به پزشکان ، از باب رجوع جاهل به عالم یعنی اهل خبره است اما اکنون که در موضوع کرونا خودشان رسما و‌بارها در جهان و در ایران اعلام جهل نموده اند درباره بیماری و درمان آن.... حال اگر امام‌خامنه ای میفرمایند به دستورات عمل کنید وجه شرعی آن باید تبیین شود که: 1⃣ اولا نفرمودند به دستورات بهداشت بلکه فرمودند به دستورات ستاد عمل کنید.... و 2⃣ثانیا اگر میفرمایند به دستورات ستاد عمل کنید وجه این فرمایش یا: 🔰1⃣ صرفاً توصیه و تأکید بر مبنای عقلی و فقهی رجوع جاهل به عالم است که اگر این باشد شامل جاهل میشود و عالم تکلیفی ندارد همچنانکه کسی اگر پزشکان را عالم نداند دراینجا تکلیفی ندارد ، 🔰2⃣ یا از باب حکم حکومتی مع الواسطه است ( مخصوصا با این قرینه که ستاد اعم از پزشکان است) و اما وجه حکم حکومتی ،کشف مصلحت و‌ حکمت واقعیه( درصورت علم پزشکان) باشد یا مصلحت ظاهری وامثال تقیه (درصورت جهل پزشکان) ... 🔸حال در فرض أخیر ، دوحال پیش می آید : 🔰🔰1⃣ در جائی که ستاد حکم قاطع کند فرقی نمیکند در لزوم تبعیت یعنی میشود به مثابه حکم حکومتی و لازم الإتباع حتی بر کسی که علم به خلاف دارد مانند رؤیت هلال،(نهایتا حق إظهار علمش را دارد نه مخالفت) یعنی اگر حتی با علم شخصی هلال برایت رؤیت وثابت شد باید برخلاف آن به حکم حاکم عمل کنی 🔰🔰2⃣اما اگر حاکم مع الواسطه یعنی ستاد، حکم نکرد اینجا تکلیف چیست؟ محل نزاع و‌ادعای ما اینجاست که بلاشک علم شخصی حجت است ( ولذا شخصی که علم به خلاف دارد« یعنی علم دارد مثلا قرنطینه مطلق مفید به سلامت نیست- اگر مضر نباشد - مگر در مورد افراد خاص»، میتواند قرنطینه مطلق را رعایت نکند( البته اگر حکم حکومتی بر قرنطینه مطلق نباشد که نیست و‌محال است باشد وگرنه طلاب جهادی حاضر در صحنه هم نباید کنار هم لحظه ای باشند یا کنار خانواده هایشان و....) بله همانطور که آقا فرمودند : تصمیم قاطع به قرنطینه در مورد ۱۳ به در بوده و‌ کسی مخالفت نکرده است ، اما تکلیف سایر افراد که علم شخصی ندارند چیست در حالیکه : ۱- حکم حکومتی حاکم را نداریم ۲- علم شخصی هم ندارند و عالم مطلق بلاشک هم در موضوع نداریم و بین علماء اختلاف است در اینجا: ۳- شرایط مانند شرایط تشخیص اعلم در تقلید است که باید رجوع کنند به خبره و‌اهل علم تا حداقل به نحو بینه برای آنها اعلم ثابت شود به شرط اینکه بینه برخلافش اقامه نشود یا باید برایشان اطمینان حاصل شود و به اطمینان شخصی عمل کنند ولو از شنیدن کلام یک اهل خبره برایش اطمینان حاصل شود کافیست ۴- در اینجا پزشکان رسما اعلام جهل نموده و بارها سخنان و نظرات متناقض داشته اند و بر فرض ادعای علم اگر اطباء دیگری(سنتی و..) قول مخالف داشته باشند میشود بینه برخلاف و‌آن را از حجیت ساقط میکند ولذا صرفا میماند اطمینان شخصی که به هرطرف حاصل شد کفایت میکند یا نهایتا با فقدان اطمینان ظن بر یک طرف جواز عمل خواهد بود این ماحصل بحثی است که در اول رساله های عملیه درباب اجتهاد وتقلید و کشف أعلم آمده است ... نتیجه : در موارد اعلان تصمیم قاطع وبلاتردید ستاد همه باید تبعیت کنند ولو عالم به خلاف باشند چون مصداق حکم حکومتی است اما در مورد تصمیمات غیر ستاد ، یا تصمیمات مردد ستاد و غیر قاطع آنها ، اگر کسی جاهل باشد و آنها را عالم بداند از باب رجوع جاهل به عالم میتواند عمل کند با ضوابط بینه و اطمینان و عدم بینه برخلاف و... وگرنه یعنی اگر علم شخصی دارد یا آنها را عالم تشخیص نداد یا خودشان اعلام کردند عالم نیستیم وجهی برای تبعیت از آنها نمیماند بلکه حرام است مگر از باب حصول اطمینان شخصی ناشی از قول آنها یا نهایتا ظن شخصی بر یک طرف... اگر در این بیان ان قلتی و اشکالی هست بفرمایید آنچه گفتم یک بحث فقه سیاسی مباحث کرونا بود ✍دشتی / حوزه انقلابی @howzehenghelabi