امام صادق عليه السلام فرمودند:
إن موسى كان له جليس من أصحابه قد وعى علما كثيرا فغاب عنه، فلم يخبره أحد بحاله حتى سأل عنه جبرائيل، فقال له: هو ذا على الباب قد مسخ قردا، ففزع موسى إلى ربه و قام إلى مصلاه، و قال: يا رب، صاحبي و جليسي؟! فأوحى الله إليه: يا موسى، لو دعوتني حتى تنقطع ترقوتاك ما استجبت لك فيه، إني كنت حملته علما فضيعه، و ركن إلى غيره.
موسى يك همنشينى از يارانش داشت كه بسيار عالم بود. چند روزى از نزد موسى غايب شد. كسى نمى دانست كه او كجا رفته است؟ تا اين كه موسى جريان را از جبرئيل عليه السلام پرسيد.
جبرئيل به موسى گفت: او دم در است. به ميمون تبديل شده است. موسى به خداوند ناله و زارى كرد و رفت به جايگاه نمازش و گفت: خداوندا، او رفيق و همنشين من بود چرا اين طور شد؟ خداوند فرمود: اى موسى، اگر آن قدر دعا كنى كه بازوانت جدا شوند من دعاى تو را در باره آن مرد اجابت نمىكنم. زيرا من او را حامل علم قرار دادم ولى او علم را ضايع و تباه كرد و بر خلاف علمش عمل كرد. پس همنشین ديگرى را به جاى او پيدا كن.
📚 الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى) ؛ ص155.
🆔
@huoooo