خدا عز و جل به حضرت داود ع وحی کرد:
يا داود، إني وضعت خمسة في خمسة، و الناس يطلبونها في خمسة غيرها فلا يجدونها: وضعت العلم في الجوع و الجهد و هم يطلبونه في الشبع و الراحة فلا يجدونه، و وضعت العز في طاعتي و هم يطلبونه في خدمة السلطان فلا يجدونه، و وضعت الغنى في القناعة و هم يطلبونه في كثرة المال فلا يجدونه، و وضعت رضائي في سخط الناس و هم يطلبونه في رضا النفس فلا يجدونه، و وضعت الراحة في الجنة و هم يطلبونها في الدنيا فلا يجدونها.
یا داود، من پنج چيز را در پنج چيز قرار داده ام ولى مردم مى خواهند آنها را از راه ديگر بدست آورند و قطعا به آن نمى رسند:
۱. علم را در گرسنگى و تلاش قرار دادم اما مردم آن را در سيرى و راحتى مى جویند ولى آن را نمی یابند.
۲. من عزت و شرف را در طاعت خودم قرار دادم اما مردم آن را در خدمت به پادشاه می جویند ولی آن را نمى یابند.
۳. بى نيازى را در قناعت قرار دادم اما مردم بى نيازى را در ثروت می جویند ولی آن را نمی یابند.
۴. رضايت و خشنودى خود را در غضب كردن مردم بر نفسشان قرار دادم اما مردم آن را در رضاى هواى نفس می جویند ولى آن را نمى يابند.
۵. من راحتى را در بهشت قرار دادم، اما مردم آن را در دنيا می جویند ولی آن را نمی یابند.
📚 الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى) ؛ ص179.
🆔
@huoooo