•إنني أفقد جزءًا من نفسي لأصبح غريبًا عني وهذا الغربة يمنحني الجمال لأنك تتشكل بداخلي و أنا سعيد بهذا التشابه وأصبح واحدًا• •من در حال از دست دادن بخشی از خودم هستم تا کم کم غریبه شود برایم و این غریبه شدن زیبایی به من میدهد چون تو در حال شکل گیری در من هستی و من خوش‌حالم از این شباهت و یکی شدن•