✳️ نگاهی به زندگی جلال آل احمد؛ فرزند زمان خویشتن در این کتاب، نقد ایدئولوژیکی سیاسی و فرهنگی قوی و محکمی از غرب عرضه کرد؛ نقدی با دو جهت: از رویی تفوق غرب و استثمار کشورهای جهان سوم را آماج انتقاد قرار می‌دهد و از سوی دیگر فرهنگ غرب را تا مغز استخوان، بیمار می‌داند که خطر سرایتش به فرهنگ و هویت جهان سوم وجود دارد. او بیماری غرب را خودباختگی در مواجه با فناوری و ترک خوی انسانی برمی‌شمرد. او می‌گوید شرق باید فناوری و دانش را تسخیر کند، اما بدان شکل انسانی و شخصی، یعنی شرقی، بدهد. میراث او در انتقاد تند و تیزش از غرب بعدها به گفتمان انقلاب اسلامی پیوند خورد و آل احمد قدر دید. اما بااین‌حال از نظر برخی آل احمد گرچه از بیماری غرب گفته، اما به منشأ این بیماری، علاج و بدیل آن در چهارچوب فرهنگی شرقی و ایرانی اشاره نکرده‌ است. از این منظر، بحث آل احمد «در فضایی وهمی و مکاشفه‌ای با لحن نیهیلیستی ختم می‌شود که به‌نظر می‌آید ادامه حیات هیچ بخش از نسل آدمی را در سایه فناوری امکان‌پذیر نمی‌داند». ✅ غرب‌زدگی او شاید نمود عینی تلاش درازمدت نویسنده‌ای است که خود دغدغه هویتی دارد و می‌خواهد رابطه دو انسانی را که در وجود او نشسته است روشن کند؛ نقطه‌ و هویتی که در آن پاره‌هایی از این دو انسان شاید بتوانند با هم در حال آشتی باشند. برای مطالعه متن کامل این مقاله بر روی لینک کلیک کنید؛ ما را در فضای مجازی دنبال کنید؛ eitaa.com/iichs_ir https://instagram.com/iichs.ir https://t.me/joinchat/AAAAAEEF2TeXL178eUH5ug