اجتهاد
💢فقیه و استهلال عرفی ✍️ استاد عبدالحسین خسروپناه 🔻بحث رویت هلال و اعلام عید فطر امسال به وحدت آراء
💢روش‌های استهلال و کشف ولادت حقیقی ماه خارج از برنامه شریعت است ✍حجت‌الاسلام محمدعلی میرزایی 🔻دیدگاه و نظر/ نقدی بر یادداشت استاد خسروپناه ✔️بر خلاف دعوی اخیر، که موضوع اصلی در موضوع هلال ، جنبه معرفت‌شناسی آن از راه رؤيت است نه جنبه هستی‌شناسی ولادت ماه! باید از این نگاه و هزینه‌های سرسام‌آورش برای اندیشه دینی برائت جست، زیرا با کمی دقت در طبع طبیعی، عقلانی، عقلی، علمی و عرفی ادبیات دین اسلام، می‌توان فهمید که دین وشریعت تشخیص مصادیق موضوعات را به عقلانیت علمی بشر وانهاده‌است و صرفاً به موضوعات شرعی خاص و احکام آن پرداخته است. اگر کسی بتواند اثبات کند که ولادت ماه که در اسلام و قرآن کریم آمده حقیقت شرعیه است و با آن‌چه قبل از اسلام و بعد از آن در میان عرف جامعه از ولادت ماه قصد می‌کنند متفاوت است و اسلام و فقه آن معنا و مفهوم جدیدی برای هلال و ولادتش آورده آن‌گاه باید در سخن خودمان تردید کنیم. اما واقعیت روشن این است که اسلام به دو امر اساسی کار دارد و بس، یکی اینکه ماه جدید متولد شود و دیگر این‌که این ولادت ماه با دلیل قطعی وعلمی اثبات شود روشن است که بینه شرعی و شهادت چند نفر مورد اعتماد یک منطقه مبنی بر رؤيت ماه، برای آن جامعه، باعث علم واطمینان بوده است. این‌که بگوییم در اسلام، روش رؤيت موضوعيت دارد، ادعای ناصوابی است. زیرا اگر بر فرض این‌که رؤيت به معنای انحصاری مشاهده با چشم فیزیکی سر باشد _ که با نگاهی به دلالت‌های این واژه در قرآن بقطع بر خلاف آن خواهد بود_ این رؤيت صرفا نشانه قویِ نوشدن ماه است نه بیشتر. در واقع، مسأله کشف ماه جدید، امری فرافقهی است و امری کاملا عرفی است. قوی‌ترین روش عرف برای اطمینان یافتن از یک پدیده، هر چه باشد همان مبنای شرع است. هر روشی که اطمینان و علم بیشتر و جزم واعتماد افزون‌تری درست کند همان معتبر است. امروزه علم جدید متولی این امر است. کسی در تقویم علم تردید ندارد. تمام احکام مرتبط با تمام پدیده‌های طبیعی توسط علم و عالمان این حوزه قطعی می‌گردد چرا باید فکر کنیم در تشخیص این‌که اول و آخر ماه رمضان چه زمان است این قاعده کلی استثنا می‌خورد؟ البته اگر امری حقیقت شرعیه باشد می‌توان آن را استثنا نمود. برای نمونه ممکن است امروزه در علم، تعریفی از خون بشود که با خون در عرف زمان نزول قرآن واقعا تفاوت داشته باشد. طبیعی است که احکام شرعی برای آن خون در عرف آن جامعه صادر شده نه مطلق خون. اما ماجرای هلال و تقویم مبتنی بر آن این‌گونه نیست. مطابق نص صریح قرآن در آیات متعدد، ستاره‌ها و هلال‌ها و پدیده‌های آسمان بر مبنای تقویم تمام مردم پدید آمده است. معلوم است که اگر از رؤيت سخن گفته شده ناشی از کارکرد آن در آن زمان به عنوان مهم‌ترین روش کشف علمی پدیده‌های فلکی بوده است. امروز این روش کاملا منسوخ، ظنی و ناکارآمد است و تبنی آن به نسخ تقویم اسلامی و قرآنی منجر می‌شود. فکر کنید در حکومت اسلامی ما هم مانند طالبان ! اگر از فردا اعلام شود تقویم رسمی کشور قمری است...چه اتفاقی خواهدافتاد ؟ به نظر می‌رسد همه نظم ونسق جامعه به هم می‌ریزد. معلوم می‌شود این شیوه کنونی به بازنگری جدی نیاز دارد در تقویم قمری کار را باید به جامعه علمی سپرد و فقهای بزرگوار به کارویژه تخصصی خودشان که بیان احکام شرع است نه بیان احکام افلاک و نجوم بسنده کنند. ☆(بدیهی است، انتشار دیدگاه‌ و نظرات به‌منزله تایید آن نیست و صرفا از باب تعاطی افکار منعکس می‌گردد.) 🆔 https://eitaa.com/ijtihad