📜برگی از داستان 💎قسمت 136: رقیب تازه نفس انگلیسی‌ها پرتغالی‌ها را از خلیج فارس بیرون کرده بودند و حالا باید بیشترین استفاده را از این وضعیت پرمی‌بردند. اگر ‌می‌توانستند تجارت ایران را از مسیرهای قدیمی‌که از عثمانی می‌گذشت به راههای دریایی بکشانند بیشترین سود نصیب آن‌ها‌ میشد اگر ایران تصمیم ‌می‌گرفت‌ کالاهایش را از راه دریا به اروپا برساند باید از ‌کشتی‌های انگلیسی استفاده ‌می‌کرد و اگر قرار بود این اجناس از هرمز بارگیری شوند، نیمی‌از عوارض گمرکی آنها به انگلیسی‌ها‌ می‌رسید. اما چگونه ‌می‌توانستند ایران را از راه‌ها‌ی زمینی به مسیرهای دریایی بکشانند؟ چاره آن فقط جنگ بین ایران و عثمانی بود. اگر آنها موفق ‌می‌شدند این دو کشور را به جان هم بیندازند، صادرات بیشتر کالاهای ایرانی در اختیار آنها قرار ‌می‌گرفت. شاه عباس دادوستد ابریشم را در کشور و صادرات آن را به خودش اختصاص داده بود و برای این کار از بازرگانان ارمنی استفاده ‌می‌کرد. کمک شاه به ارسال ابریشم به خارج از کشور تولید آن را به شدت افزایش داد به شکلی که هر سال حدود ۷۵۰ تن ابریشم به دست می‌آمد. تجارت ابریشم بزرگترین منبع پول برای خزانه شاه بود و ابریشم ایران به یکی از سه کالای اصلی در تجارت جهانی تبدیل شد. در آن سال‌ها‌، طلایی که اسپانیایی‌ها‌ از قاره تازه کشف شده آمریکا به دست می‌آوردند ادویه ای که پرتغالی‌ها و هلندی‌ها‌ از جنوب شرقی آسیا به اروپا می‌بردند و ابریشم ایران سه کالای مهم در بازرگانی و اقتصاد دنیا به شمار می‌رفتند. کمپانی هند شرقی انگلستان که پیش از این با شاه عباس قراردادی را امضا کرده بود که هر سال بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ عدل ابریشم از شاه بخرد برای آنکه شاه وادار شود ابریشم را ارزان‌تر بفروشد اعلام کرد که دیگر حاضر نیست با شاه معامله کند. اما نمایندگان کمپانی نه در بازار و نه در میان تولیدکنندگان ابریشم در گیلان، هیچ ابریشمی‌برای خرید پیدا نکردند!! انگلیسی‌ها برای فروش پارچه‌ها‌ی ماهوتی هم که به ایران وارد کرده بودند با دردسر روبه رو شدند. این پارچه‌ها‌ به خوبی پارچه‌های ایرانی نبود و حتی هنگامی‌که انگلیسی‌ها‌ مقدار زیادی از این پارچه‌ها‌ را به یکی از مأموران شاه فروختند با مشکلات زیادی روبه‌رو شدند. این فرد پارچه‌ها‌ را به جای حقوق عقب افتاده سربازان اصفهانی بین آنها تقسیم کرد. اما سربازها که پس از مدتی متوجه شده بودند پارچه‌ها‌ جنس خوبی ندارند در بازارهای اصفهان به دنبال تاجران انگلیسی راه می‌افتادند و به آنها دشنام می‌دادند. انگلیسی‌ها امیدوار بودند اکنون که پرتغالی‌ها‌ را از خلیج فارس اخراج کرده‌اند خودشان جای آنها را بگیرند و از همه این امتیازها استفاده کنند. اما آنها فقط یک سال در خلیج فارس تنها ماندند‌؛در سال ۱۰۳۲ هجری قمری یک حریف تازه نفس را در برابر خود دیدند‌؛ هلندی‌ها‌. شرکت هند شرقی هلند، تجارتخانه ای را در بندرعباس تأسیس کرده بود و به شاه عباس پیشنهاد کرد که در تجارت ابریشم ایران شرکت کند. شاه عباس که برای تسخیر بغداد با عثمانی وارد جنگ شده بود و احساس ‌می‌کرد باید دوباره به اروپایی‌ها‌ روی خوش نشان دهد پیشنهاد آنها را پذیرفت. قرار شد هلندی‌ها‌ کالاهایی را به ارزش 4هزارتومان به ایران وارد کنند که فلفل % ۴۰ این کالاها را تشکیل می‌داد و ایران به جای پول باید به آنها ابریشم می‌داد. 📚سرگذشت استعمار ج9ص54 ┏━━ °•🖌•°━━┓ @jahad_tabein ┗━━ °•🖌•°━━┛