⭕️بخش مهمی از نظام فکریِ هر مسلمانی! هدف خلقت بشر، آنچه وقتی از صبح بلند می شویم تا شب به خواب برویم باید برای آن زندگی کنیم، عبودیت است. (ما خلقتُ الجن و الانس الاّ لیعبدون). تفاوتِ عبادت با عبودیت هم رو‌شن است. وقتی بر اساس یک شناخت و معرفتی، عاشق کسی شدی، این عشق و گرایش موجب می شود، در هرجا از زندگی، به عشق او و برای او کار کنی. هرچند به خاطر عدم شناخت یا شناخت های ناقص و درونی نشده و ضرورت های کلیشه ای که از دلیل عبودیت به خدا برای ما درست کردند، عشقی از خدا در دل ما نیست. حال اگر کسی بر اساس شناخت هایی مبتنی بر حضوریات آغاز کرد و به شناختِ هایی گرایش زا رسید و عاشق شد و خاست عبد شود، باید توجه کند که در عبودیت سه نکته وجود دارد: ١- کار برای معشوق باشد و او محرک عمل باشد. ٢- عمل به شکلی که او دوست دارد انجام شود. ٣- در تزاحم میان اعمال او کاری که دارای ملاک اهمیت باشد را می خواهد. کسی که بر اساس یک شناخت گرایش زا و گره خوردن این شناخت با نیازش، عاشق نامزدش شده است، برای او هدیه می خرد و هدیه را به شکلی که او دوست دارد می خرد. حالا که مثلاً بر اساس یک معرفت و شناختی از خدا و گره خوردن این معرفت با نیازی از ما، عشقی از او در دل ما پدید آمد و معشوق ما خدا شد، حالا محرّک اعمال ما او می شود و پس از نیت و محرک، عمل را به شکلی که او می خواهد، انجام می دهیم. می خوابم، اولاً برای او و ثانیاً به شکلی که می خواهد. معامله و خرید و فروش می کنم، اولاً برای او و ثانیاً به شکل و اسلوبی که او می خواهد. با کودک و همسرم رفتار می کنم، به شکلی که او می خواهد و به مدلی که او می خرد و قس علی هذا در همه ی بخش های مختلف زندگی. فلذا فلسفه ی این همه آیات و روایاتی که در همه زمینه ها از کوچکترین کارها مثل آداب دستشویی رفتن تا شیوه ی معامله کردن و خوردن و خوابیدن و... آمده است، تحقق همین هدف خلقت یعنی عبودیت است. فلذا ورود دین در همه ی عرصه زندگی بشر ضروری است. حجت الاسلام مهران فر اصفهان - جمعه، یکم بهمن ماه ١۴٠٠ 📌جهانِ پساکرونا👇 🌐 @jahanepasakorona