قدرت ملی مرکب
 «قدرت ملّی برای یک ملّت حیاتی است؛ یعنی یک ملّت اگر چنانچه بخواهد مستقل باشد، سرافراز باشد، از منابع حیاتی خودش به میل خودش و به سود خودش استفاده کند، رأی خودش را در مسائل اساسی خودش به کار ببندد و مجبور به پیروی از رأی این و آن نباشد، نگران طمعورزی بیگانگان نباشد، همیشه در ترس و لرز زندگی نکند، باید چه کار کند؟ باید قوی باشد.» «قوی شدن» و «عناصر قدرت ملی» محور اصلی سخنان مهم رهبر انقلاب اسلامی دیدار اسفندماه ۱۴۰۰ با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری بود. رسانهی
KHAMENEI.IR برای تبیین این محور از بیانات، در یادداشتی به قلم آقای دکتر ابراهیم برزگر استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی به واکاوی عناصر و ارکان قدرت ملی مرکب میپردازد.
 قدرت از مفاهیم اساسی سیاست است. برخی آن را موضوع اصلی علم سیاست دانستهاند. قدرت سیاسی بهمعنای تأثیرگذاری بر دیگران و تسخیر اراده دیگران است؛ بنابراین، هر جا که اراده یکی بر دیگری اعمال میشود، وارد محدودهای به نام سیاست شدهایم. قدرت فینفسه امری نسبی است و همواره قدرت یکی با دیگران مقایسه میشود و ممکن است نسبت به یکی ضعیف و به دیگری قوی محسوب شود.
فراتر از آن قدرت همواره در سیاست امری تعاملی است و در ارتباط با دیگری شکل میگیرد و موجودیت و فعلیت پیدا میکند. هر کنشگر و دولتی میکوشد تا دیگری را به رفتن به راه خود که متضمن منافع خود است، رهنمون و وادار کند. این امر بهدلیل ارزشهای کمیاب در سیاست رخ میدهد و اینکه بازیگرانی قانع به حق خود نیستند و میکوشند تا با ظلم به دیگری، سهم خود از ارزشهای کمیاب را افزایش دهند؛ بنابراین، حتی اگر جمهوری اسلامی بازیگری اخلاقی باشد، باز هم با زیادهطلبی آن قدرت ستمگر و ظالم مجبور به افزایش قدرت خود است تا بتواند در قبال آن دولت قدرتمند و غیراخلاقی و ظالم ایستادگی کند. از اینجاست که قویشدن، حتی برای سیاستمداران و دولتهای اخلاقمدار مانند جمهوری اسلامی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. ایران قوی همواره راهبرد اساسی ایران در طول چهل سال گذشته بوده است. هر ملتی اگر استقلال، سرافرازی، استفاده از منابع حیاتی بر مبنای اراده خود و ایستادگی در مقابل خواستههای دیگران را میخواهد، باید قوی باشد.(۱)
قدرت امری مرکب است. قدرت انواعی دارد، ولی معمولاً آن را به دو بخش قدرت سخت و قدرت نرم گونهشناسی میکنند. البته قدرت هوشمند شامل هر دو بخش قدرت نرم و قدرت سخت بهطور ترکیبی و توأمان است. قدرت سخت شامل موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیک؛ منابع طبیعی و انرژی؛ قدرت نظامی و دفاعی؛ قدرت اقتصادی و نفوذ منطقهای و عمق راهبردی قدرت نهادی و سیاسی و نفوذ در سازمانهای منطقهای و بینالمللی است. قدرت نرم هم به قدرت اقناع و منطق جذاب و تأثیرگذاری سبک فکری و زندگی و فرهنگی یک کشور برای سایر کشورها و بازیگران اطلاق میشود. فرهنگ و سبک زندگی و منطق جذاب و تأثیرگذار بر دیگر ملتها از دیگر بازوهای قدرت ملی است.(۲) جذب ملتها برای هر کشوری، عمق راهبردی ایجاد میکند.
انسجام درونی و آگاهی و بصیرت یک ملت از عناصر قدرت نرم است. معمولاً وقتی قدرتهای ستمگر از راه کارهای سخت مثل حمله نظامی و جنگ اقتصادی به نتایج دلخواه خود نمیرسند آنگاه به راه کارهای نرم برای این منظور اقدام میکنند و بر فریفتن و اغوای مردم و جنگ نرم متوسل میشوند؛ گاه نیز بهطور توأمان هم بر جنگ اقتصادی و هم جنگ رسانهای تمسک میجویند. اینجاست که قدرت مقابلهای ما هم باید ترکیبی از قدرت سخت و نرم بهطور توأمان باشد و مفهوم قدرت مرکب معنادار میشود.
عناصر و ارکان قدرت مرکب ملی، یک کل بههمپیوسته است و یکدیگر را تکمیل میکنند. تقویت همزمان همه سبدهای قدرت ملی ضروری است. قدرت مردم و اراده عمومی ملت یک کشور نباید تضعیف شود. به همین دلیل است که حضور حداکثری مردم در مواقع حساس انتخابات بسیار مهم است، زیرا به افزایش قدرت ملی میانجامد. جهانیان متوجه میشوند که نظام از پشتوانه مردمی برخوردار است. کشوری که در سیاست داخلی از انسجام ملی برخوردار باشد در سیاست خارجی هم میتواند قوی ظاهر شود، زیرا سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است.
قدرت علمی و تبدیل علم به کاربستهای عملی، یعنی فناوری هم بخشی دیگری از قدرت ملی است. دانش و تکنولوژی هستهای از همین زاویه قابل درک است. قدرتهای موجود میکوشند آن را در انحصار خود داشته باشند تا دیگران همواره تا ابد به آنان نیازمند و و
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95