ادامه👆 آيين بصيرت (بررسي عملكرد عوام و خواص در برابر حضرت علي عليه السلام) عملكرد عوام و خواص در برابر امام علي عليه السلام ابوبكر مي گويد: «اي حباب! از ما مي ترسي؟!» حباب پاسخ مي دهد: «از تو نمي ترسم، ولي از كساني كه پس از تو مي آيند، هراس دارم». ابوبكر مي گويد: «اگر اين گونه است پس هرچه تو و اصحابت صلاح مي دانيد، انجام دهيد. ما شما را به پيروي خويش فرا نمي خوانيم.» حباب به ابوبكر مي گويد: «اي ابابكر! زماني كه من و تو رفتيم، پس از ما كساني مي آيند كه ما را با ظلم خود، خوار و خفيف خواهند ساخت». در ميان اين گفت و گوها برخي نيز مي گويند كه ما با غير از علي بيعت نمي كنيم.9 ابوبكر خطاب به انصار مي گويد: «من صلاح تان را در اين مي بينم كه با يكي از اين دو نفر (عمر يا اباعبيده» بيعت كنيد.» عمر در فضايل ابوبكر داد سخن مي دهد و مي خواهد كه با او بيعت كند، ولي بشيربن سعد با پيش دستي، قبل از او با ابوبكر بيعت مي كند. سپس بقيه ي انصار هجوم مي آورند و با ابوبكر بيعت مي كنند. نقش و فرجام «سعدبن عباده» «سعدبن عباده بن دُليم» از بزرگان صحابه ي رسول خدا و كسي است كه در پيش و پس از اسلام، رياست و سياست داشت به گونه اي كه طايفه ي «خزرج» به بزرگي و سيادت او معترف بودند. پرچم انصار در تمام جنگ ها با او بود و در بعضي از غزوات مانند غزوه ي «ابواء» و غزوه ي «غابه» از طرف پيامبر، شهر مدينه به او سپرده مي شد تا پيامبر صلي الله عليه و آله از جنگ مراجعت كند. «سعدبن عباده» يكي از هفتاد نفري است كه در عقبه خدمت رسول خدا شرفياب گرديد و مسلمان شد. پيامبر نيز او را به رياست قبيله ي بني ساعده از طايفه ي خزرج برگزيد. بعداز وفات رسول گرامي اسلام، وي رييس خزرجيان است و با افراد قبيله در سقيفه جمع مي شود و خود را براي تصدي مقام خلافت شايسته مي بيند. افراد قبيله نيز بدون آن كه حق را در نظر بگيرند، وي را تأييد و پشتيباني مي كنند. جريان سقيفه و پيامدهاي آن از اقدام شتاب زده ي سعد براي به دست گرفتن خلافت سرچشمه مي گيرد. سعدبن عباده هرگز با هيچ كدام از خلفا بيعت نكرد و سرانجام در منطقه ي «حوران» كشته شد. در سال وفات او اختلاف است. او در سال 14 يا 15 هجري در دوران خلافت خليفه ي دوم به قتل رسيد. هرچند قتل او را به جن نسبت مي دهند، ولي آشكار است كه رقيبان وي براي رهايي از شرّش، او را به قتل رسانده و آن را به جن نسبت داده اند. آيا واقعا «سعد بن عباده» حق را نمي شناخت و نمي دانست چه كسي بايد عده دار خلافت شود؟ روزي فرزندش قيس با او به گفت وگو نشسته بود وسعد در فضايل علي عليه السلام براي او مطالبي گفت. قيس گفت: «آيا تو در حالي كه اين مطالب را مي دانستي، خود را نامزد خلافت كردي؟ زين پس هرگز با تو سخن نخواهم گفت». قيس كه از شيعيان خالص و پرشور حضرت علي عليه السلام است، از پدرش سخت انتقاد مي كند و او را بر اين عمل سرزنش مي نمايد.10 بنابراين سعد به يقين از اين مسأله آگاه بوده است. او از خواص است؛ هم صحابي پيامبر است و هم رياست قبيله را به عهده دارد و داراي نفوذ رأي در بين افراد قبيله اش مي باشد. اگر او به درستي وظيفه ي خود را انجام مي داد و به هوس رياست، به جايگاهي كه براي او ساخته نشده بود، طمع نمي ورزيد، شايد امروز اوضاع مسلمانان به گونه اي ديگر بود. 1ـ الامامة و السياسة، ابن قتيبه دليوزى، صص 21 و 22.2ـ همان، ص 22.3ـ همان، ص 23.4ـ همان، ص 24؛ الكامل، ج 2، ص 10.5ـ الكامل، همان.6ـ الامامة و السياسة، ص 23.7ـ همان، صص 25 و 26.8ـ همان، ص 27.9ـ الكامل، پيشين.10ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 6، ص 44. 💥ادامه دارد .💥جنگ ودشمن شناسی به کانال خودتان بپیوندید 👇 https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95 💥کانال ما درپیام رسان بله https://ble.ir/jangnarmvdoshmanshnasi