💢 میلتون فریدمن و استبداد نئولیبرالی 3⃣ 📌نئولیبرالیسم؛ استبداد تحت لوای آزادی در نظام فکری مهم‌ترین مسئله حفظ مفهوم لیبرالی است. برای او اهمیتی ندارد اگر تحقق و بسط موجب تعمیق بی‌عدالتی‌های اجتماعی اقتصادی و تشدید فقر و فلاکت اکثریت مردم شود (که همیشه هم همین‌گونه می‌شود). برای فریدمن آنچه اصالت دارد، تحقق و حفظ آزادی‌های لیبرالیستی است که باطن این آزادی‌ها، آزادی (سوژهٔ نفسانی یا همان بشر مدرن) در جهت «سکولار اومانیستی» نامشروع نامشروط نامحدود و سکولاریستی نامشروع و نامحدود است. ساختار نظام به‌گونه‌ای است که اساساً آزادی لیبرالی شامل حال طبقهٔ می‌شود؛ زیرا لیبرالیسم و نئولیبرالیسم ایدئولوژی‌های سرمایه‌داری و حافظ منافع کلان‌سرمایه‌داران سکولاریست مدرن هستند و فریدمن به‌عنوان یک در واقع سخنگو و مدافع منافع آنان است. در واقع تجربیات تاریخی به‌روشنی نشان داده‌اند سیطرهٔ اقتصاد نئولیبرالی و به‌اصطلاح مدنظر آن در بسیاری موارد با استبدادی‌ترین رژیم‌ها برای مدت بسیار طولانی جمع‌شدنی است! به‌علاوه این‌که روی کار آمدن اقتصادهای نئولیبرالی با درهم شکستنِ سازمان‌ها و مؤسساتی نظیر اتحادیه‌ها و ایجاد محدودیت برای فعالیت‌های اجتماعی اقتصادی، در عمل بسیاری از ظواهرِ توخالی، اما فریبندهٔ لیبرالیسم سوسیال دموکراتیک را نیز از بین برده و به‌دنبال آن عریان و بی‌رحم کلان‌سرمایه ‌داران را حاکم کرده است. از این‌رو، درست و حقیقی آن است که از به‌عنوان پایهٔ اقتصادی نوعی نئولیبرالی که خود را پشت شعار پنهان می‌کند، نام ببریم. ✍️ نویسنده: شهریار زرشناس ‌‌✅ @javanane_alborzi