ادامه خلاصه جلسه حکمرانی شهری در خدمت نابرابری/ دکتر محمود نقوی. 🔹به عبارت دیگر، هر کس توان پرداخت این بها را نداشته باشد، به طور رسمی نمی‌تواند شهروند مشهد باشد؛ چرا که طرح‌های شهری و ضوابط حاکم و بالارفتن قیمت زمین تحت تأثیر محدود کردن شهر، پاسخی برای آنها ارائه نکرده است. 🔹این دیدگاه، مدافعان نظری خود را نیز داشته است. کرباسچی می‌گفت تهران را آنقدر گران کنیم که هر کس ندارد، برود. 🔹اما سوال این است، که با توجه به جمیع جهات و با توجه به حقوق اساسی شهروند جمهوری اسلامی، آیا می‌توان بخشی از شهروندان را از حق سکونت در شهر محروم کرد؟ و سوال مهمتر اینکه چنانچه طی این سالها چنین کاری کردیم، مردم چه عکس‌العملی نشان می‌دهند. 🔹پاسخ آن دسته از محرومان از حق سکونت، در 2 شکل بروز کرده است: نخست، زیست غیررسمی و ساخت و ساز غیرقانونی در حریم شهر است که به شکل گیری محلات حاشیه شهر منجر شده است. 🔹شکل دوم، زیست منفصل از شهر است که لزوما هم غیررسمی نیست؛ زندگی در روستاها و شهرکهای اطراف به شکل خوابگاهی. 🔹نتیجه این دو پاسخ غیر رسمی اما طبیعی مردم به نیاز رسمی و واقعی خود، عقب ماندگی همیشگی محلات و روستاهای حاشیه شهر (که به مرور به شهر الحاق می‌شوند) از خدمات شهری است. 🔹در عمل، عدم پاسخ رسمی و برنامه‌ریزی شده به نیاز دهک‌های پایین جامعه، منجر به ایجاد محلات غیررسمی شده که پس از الحاق به شهر، با شبکه پیچیده و لاینحلی از مسائل روبرو است که به مراتب هزینه بیشتری را به حاکمیت متحمل می‌کند. 🔹یک نمونه، موضوع فرسودگی ابنیه و خطر سوانح است؛ که با توجه به توان مردم اقتصادی مردم و ضوابط و قوانینی که مجددا بر اساس همان رویکرد گران شدن شهر بر آنها تحمیل شده، غیرقابل حل است؛ نوعی انسداد توسعه که در نهایت راهکارهای پیشنهادی آن هم از جنس اعیانی سازی و بیرون کردن مردم و شکل گیری حاشیه‌های جدید است. 🔹این چرخه، به بازتولید دائمی نابرابری منجر می شود و رشد و توسعه شهر در محلات برخوردار و تأثیر آن بر قیمت مستغلات، به طور مضاعف عدالت را در همه ساحات به محاق می‌برد. 🔹اما ریشه نگاه‌های اینچنینی کجاست و چرا با این شرایط روبرو شده ایم؟ ما در عرصه عمل، با 2 طیف فکری مواجهیم. 🔹طیف نخست، نگاه غالب در مجموعه شهرداری است که بر مبنای همان نظریه تهران گران استوار است. در اینجا، نابرابری نه تنها مذموم نیست که پیشران توسعه شهر است. محلات حاشیه شهر، تأمین کننده نیروی کار ارزان برای پیشبرد توسعه شهر خلاق و نوآور و هوشمند و ... هستند. آنها دنباله روی سیاست‌ها و تئوری های توسعه شهری مبتنی بر بازار آزاد و با تأکید ویژه بر مقررات زدایی و شناور بودن برنامه‌ها هستند و طی سالها، گزاره ها و ادبیات خود را تولید کرده اند. 🔹طیف دوم، با ژستی علمی و کمی، به دنبال نشان دادن ظرفیت اکولوژیک مشهد برای جمعیت پذیری، محدودیت ها و هزینه های اقتصادی و زیست محیطی توسعه افقی و ... هستند. تأکید بر کمبود آب در مشهد، جلوگیری از تغییر کاربری اراضی منابع طبیعی و کشاورزی، استدلال آنها برای محدود کردن شهر و ضوابطی است که عملا به گران شدن شهر منجر می شود. این نگاه بیشتر در سطوح استانی و ملی حکمرانی دیده می‌شود؛ اما به شدت توسط طیف نخست مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد. 🔹اما نتیجه نگاه دوم و بازیگری طیف نخست در آن چارچوب چه بوده است؟ محدودیت‌هایی که به بهانه جمعیت پذیری و ظرفیت توسعه و هزینه زیرساخت‌ها ایجاد شده، باعث شده است که به همان میزان جمعیت اما به شکل غیررسمی به ساکنین مشهد افزوده شود، و در آن سوی شهر نیز، تا ده‌ها کیلومتر، اراضی کشاورزی به باغ ویلا تبدیل شود و تمام هزینه های زیرساخت و آب و برق و گاز و تغییر کاربری و تخریب محیط زیست نیز به شهر تحمیل گردد. 🔹 در واقع ما از سویی با برنامه‌ها و مقرراتی (توسط طیف دوم) مواجهیم که اگر نگوییم از واقعیات به دور بوده‌اند، دست کم در عمل توان اجرایی شدن نداشته و روی زمین اتفاقات کاملا بر خلاف آنها رخ داده است؛ خواه نیاز طبقه محروم به مسکن باشد که در شکل محلات غیررسمی خود را نشان می‌دهد و برچسب‌های منفی می‌خورد و خواه فشار طبقه سرمایه‌دار برای پیدا کردن مفری برای انباشت مازاد سرمایه‌اش، خواه در طبقات آپارتمان‌های لوکس و یا باغ‌های مجلل باشد که به آن مشروعیت بخشی شود. 🔹در این بین، ما نه با اسکان غیررسمی و یا تغییر کاربری غیرقانونی، که در عمل، با یک نوع "غیررسمی‌سازی" یا "نابرنامه‌ریزی" مواجهیم که هر کس به میزان قدرت خود، توسعه را به جهت دلخواه خود می‌کشد. و مشخص است وقتی یک سوی طیف، قدرت بیشتری دارد، این چرخه به سوی نابرابری بیشتر خواهد رفت. 👈 صوت این جلسه در کانال بله جبهه به آدرس @jebhe_mashha موجود است. ⬅️ آدرس صفحه جبهه در ایتا، بله و اینستاگرام: @jebhe_mashha