موسسه جامعةالقرآن الکریم
#حال_خوش_خواندن 📚روی ماه خداوند را ببوس(۱۹) ⚠️ کم کم نگران می شوم به حیاط دادگستری که میرسم کناری می
📚روی ماه خداوند را ببوس(۲۰) 👥من و مهرداد پشت یک میز چوبی می نشینیم و با عجله شروع می کنم به ورق زدن پرونده مهرداد سیگاری آتش میزند درباره مرد اعدامی که دیده است از محسن خان سوال می‌کند به حرف هایشان گوش نمیدهم و می خواهم بیشترین استفاده را از پرونده ای که در اختیارم است ببرم 📝مشغول یادداشت برداشتن هستم که ناگهان مسئول بایگانی چیزی به مهرداد می‌گوید که وادارم می کند دست از کارم بکشم و لحظه‌ای با تعجب نگاهش کنم نمی‌دانم مهرداد چه پرسیده بود که محسن خان می گوید:📍مرده شو ها از مرده ها نمی ترسند اما از مرگ میترسند📍مهرداد از او می پرسد تو چطور تو از مرگ می ترسی؟لبخندی می زند و می گوید: شاید باورتون نشه اما از من میترسه نه من از او (البته که نه من و نه مهرداد حرفش را باور نمیکنیم) دوباره پرونده ۳۴۳ صفحه ای را ورق میزنم📋 گزارش فشرده بازپرس در همان صفحه های اول است: دکتر محسن پارسا استاد فیزیک دانشگاه های ایران حوالی ساعت ۷:۱۵ بعد از ظهر هفدهم مهر ماه سال ۷۲ به طبقه هشتم ساختمان ۲۶ طبقه تجاری نگین آبی رفته خودش را از پنجره رو به خیابان اتاقی به پایین پرتاب کرده است این اتاق دفتر فروش کارخانه ای می باشد که نوعی حشره کش خانگی تولید می کند❗️ بر اساس اظهارات شهود و تایید پزشکی‌قانونی مشارالیه در جا کشته شده است در لحظه بروز واقعه به جز منشی در دفتر فروش کارخانه به نام خانم فرانک گوهر اصل فرزند منصور فرد دیگری در محل حادثه حضور نداشته است 🔍میرسم به متن بازجویی بازپرس از فرانک گوهر اصل که مستقیماً از روی نوار پیاده شده... ❄️ @jqk_ir ❄️