💫بخش_شصت💫
فصل بیست و هشتم
چرا کاهش استرس تنها راه حل نیست
به طور کلی کاهش استرس در جایی که امکانش وجود داشته باشد،ایده ی خوبی است؛اما این کار در زندگی شما اغلب به منزله راه حل مدیریت استرس ارائه میشود و از نظر من این به هیچ وجه درست نیست. دلیل اول این است که اصطلاحی مبهم است که هیچکس واقعا نمیداند با آن چه کند و دلیل دوم این که بسیاری از عوامل استرس زا رفع و رجوع شدنی نیستند.
در حالی که برخی از استرس ها در زندگی استرسی است که خود انتخاب میکنیم (استرسی ناشی از مسابقه ورزشی یا آماده شدن برای رویدادی بزرگ مثل عروسی)اما اغلب شدید ترین استرس هایی که با آن مواجه میشویم انتخابی نیستند.یکی از موقعیت های پر فشار احتمالا زمان ورود بوکسور به رینگ باشد،اما ورود شما به بیمارستان برای اطلاع از نتایج نمونه برداری هم احتمالا استرسی کمتر از آن ندارد.یا مثلا استرسی که حین محاسبات مالی وقتی متوجه میشوید ممکن است خانه خود را از دست بدهید به شما وارد میشود.این ها لحظاتی هستند که واکنش های استرسی عظیمی به همراه دارند و به ابزارهایی آنی نیاز است تا به ما کمک کنند به سالم ترین و کارآمدترین راه ممکن واکنش نشان دهیم.
ما انسان ها با استرس رابطه ی عشق و نفرت داریم.ما عاشق هیجان فیلم ترسناک یا سرعت قطار هوایی هستیم و به خواست خود این نوع افزایش ناگهانی را در پاسخ استرس خود انتخاب میکنیم و با هیجان زیاد برای آن برنامه ریزی میکنیم.ممکن است احساس کنیم از کنترل خارج شده ایم،اما میدانیم چند لحظه بیشتر طول نمیکشد. احساس ترس میکنیم و در عین حال مطمئنیم که جان سالم به در میبریم.ما هر زمان اراده کنیم قدرت کافی برای متوقف کردن این تجربه ها داریم.اگر استرس خیلی کم باشد ،زندگی خسته کننده میشود و اگر به اندازه کافی باشد زندگی جذاب ،سرگرم کننده و چالش برانگیز میشود؛اما اگر خیلی زیاد شود ،ممکن است همه مزایایش را از دست بدهد.ما به تعادل مناسبی میان پیش بینی پذیری و ماجراجویی نیاز داریم.
همانطور که همه احساسات بد نیستند،همه استرس ها هم بد نیستند.استرس ناشی از نقص یا ضعف مغز یا بدن ما نیست،بلکه یکسری سیگنال است که میتوانیم از آن ها برای کمک به درک آنچه نیاز داریم استفاده کنیم.استرس در کوتاه مدت تاثیرات مثبتی دارد.ترشح آدرنالین در پاسخ استرس،به مبارزه با عفونت های باکتریایی و ویروسی در بدن کمک میکند،ضربان قلب و عملکرد شناختی را افزایش میدهد و مردمک ها را گشاد میکند.همه این ها به شما کمک میکند تا تمرکزتان را جمع و محیط را ارزیابی کنید تا آنچه لازم است انجام دهید.
ما براساس دیدگاه رایجی که به ما القا شده تصور میکنیم که استرس سازوکار بقای منسوخ شده است که دیگر نیازی به وجودش نیست.این بدان معناست که وقتی تاثیرات آن را ،مثل عرق کردن کف دست یا تپش قلب احساس میکنیم،فکر میکنیم که در مقابله با آن ناتوانیم یا بدنمان درست عمل نمیکند.یا آن ها نقص در سیستم یا نشانه اختلال در نظر گرفته میشوند که باید متوقف شان کرد؛اما داستان اینطور سیاه و سفید نیست.استرس همیشه مضر نیست و هدف اصلی ما همیشه حذف آن نیست.
علم در مورد خطرات استرس به ما آموزش داده است،اما داستان کامل تری در مورد عملکرد آن ،چگونگی استفاده از آن به نفع خود و بهترین روش آماده کردن ذهن و بدن برای جلوگیری از خطرناک شدن استرس را نیز در اختیارمان گذاشته است.بنابراین هنگامی که در شروع سخنرانی در محل کار یا مدرسه علائم استرس را احساس میکنید ،بدنتان به شما کمک میکند بهترین عملکرد را داشته باشید.در چنین شرایطی ما تمدد و آرامش کامل نمیخواهیم.ما میخواهیم هوشیار و خوش فکر باشیم تا بتوانیم به هر هدفی که روی آن کار میکنیم برسیم .آنچه نمیخواهیم این است که استرس آنقدر زیاد باشد که در عملکرد ما تاثیر منفی بگذارد یا باعث پا پس کشیدن و اجتناب ما شود.یادگیری نحوه کاهش استرس ،زمانی که به آن نیاز نداریم و افزایش آن هنگام نیاز،اساس مدیریت استرس سالم است.
ما نمیتوانیم استرس را از زندگی معنا دار جدا کنیم.ارزش های شخصی منحصر به فرد شما هرچه که باشد،هرچیزی که برای رسیدن به آن تلاش میکنید،به واکنش استرسی شما نیاز دارد تا به مقصود برسید.واکنش استرس ابزار مهمی است که به ما توانایی میدهد به اهداف خود برسیم.اغلب،مسائلی که برای ما مهم اند توانایی ایجاد بیشترین استرس را دارند.اگر مهم است،ارزش تلاش دارد؛بنابراین تجربه استرس فقط نشانه معضل یا علامت هشدار دهنده ی مشکلات سلامتی نیست. بلکه میتواند منعکس کننده زندگی ای باشد که در آن بر اساس اولویت هایی زندگی میکنیم و در واقع زندگی با هدف و با معنایی داریم.اگر یاد بگیریم چگونه از استرس به نفع خود استفاده کنیم و در مواقع نیاز از شدت آن کم کنیم،میتواند با ارزش ترین ابزار ما باشد.
#قصه_شب
#بخش_شصت
#چرا_کسی_تا_به_حال_اینها_را_به_من_نگفته_بود
#کتاب_بخوانیم