🔹 (9) 🔸 اخبار غیبی امام جواد علیه السلام 1⃣ نامه‌های بدون آدرس: داود جعفری می‌گوید: «حضور امام جواد (علیه‌السلام) شرفیاب شدم و سه نامه بدون آدرس همراه من بود که بر من مشتبه شده بود و نمی‌دانستم آن‌ها را به چه شخصی برسانم. به همین خاطر ناراحت بودم. حضرت یکی از آن‌ها را برداشت و فرمود: این نامه زیاد بن شبیب است. دومی را برداشت و فرمود: این نامه فلانی است. من مات و مبهوت شدم، حضرت لبخندی زد و صاحب نامه سوم را هم فرمود. آن‌گاه ٣٠٠ دینار به من داد و امر کرد آن را به یکی از پسرعموهایش بدهم و فرمود: آگاه باش که او به تو خواهد گفت: مرا به پیشه‌وری راهنمایی کن تا با این پول از او کالایی بخرم، تو او را راهنمایی کن. داود جعفری می‌گوید: من دینارها را نزد او بردم و او از من خواست تا پیشه‌وری را به او معرفی کنم تا از او کالا بخرد و چنان شد که امام فرموده بود». 2⃣ اطلاع از بدهی پدر و پرداخت آن: شخصی به نام مُطَرِّفی می‌گوید: «هنگامی که امام رضا(علیه‌السلام) به شهادت رسید، مبلغ چهار هزار درهم نزد ایشان داشتم و کسی غیر از من و حضرت از این موضوع اطّلاع نداشت. به همین جهت با خود گفتم: پول‌هایم از دستم رفت و دیگر قابل وصول نیست. در همین این افکار بودم، که امام جواد(علیه‌السلام) برایم پیامی فرستاد که فردای آن روز نزد ایشان بروم و در ضمن پیام افزود: هنگام آمدن کیسه و یا خورجینی را نیز همراه بیاور. فردای آن روز به محضر مبارک امام جواد(علیه‌السلام) شرفیاب شدم، حضرت مرا مورد خطاب قرار داد و فرمود: پدرم امام رضا(علیه‌السلام) رحلت نموده است؛ و شما مبلغ چهار هزار درهم از پدرم طلب کار هستی؟ عرضه داشتم: بلی مبلغ چهار هزار درهم نزد امام رضا(علیه‌السلام) دارم. پس در همین لحظه متوجه شدم که حضرت جواد(علیه‌السلام) گوشه‌ای از جانمازی را که روی آن نشسته بود، بلند کرد و مقداری دینار از زیر آن برداشت و تحویل من داد و فرمود: این مقدار دینارها بابت بدهی پدرم به تو می‌باشد، آن‌ها را تحویل بگیر. من چون آن پول‌ها را از حضرت تحویل گرفتم، قیمت آن را محاسبه کردم درست به مقدار همان چهار هزار درهمی بود که نزد امام رضا(علیه‌السلام) داشتم». btid.org/fa/news/143857 💠اندیشه تشیع: ♨️ @kalamema 👈