هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
🇮🇷°•| |•°🇮🇷 یک شب نماز رفتم توی مسجد، یه لحظه یه نفر به چشمم آشنا اومد، فکر کردم عباسه ولی با خودم گفتم: نه عباس اگه می خواست از تهران بیاد سمنان به ما خبر می داد، بعد از مسجد داشتم خارج می شدم، یه نفر گفت: " چشمت روشن عباس تازه اومده " متوجه شدم عباس برگشته و ما خبر نداریم . متوجه شدم عباس هر موقع میخواد بیاد سمنان یه جوری وقتش رو تنظیم می کنه که نماز اول وقت تو مسجد باشه . عباس نماز اول وقت و مسجدش ترک نمی شد. 📎نقل از پدر شهید #ʝѳiɳ ➣https://eitaa.com/joinchat/369033253C2869a4cf50