🕊🌙بسم الله النّور علی نور🌙🕊 ⚡نیاز به دقّت ویژه داره⚡ هرشب در ماه رجب ، باب جنّتُّ الولایة به روی زمین و اهلش گشوده و نفحات رحمانیّه بر ساحت روحانیِ انسان، نازل میشود! امشب که ندای مَلِک معظم داعی از قلّه قاف هفت آسمان و عرش عالم وجود بر مرتبه اعلی علّیین انسان، طنین انداز میشود! خطاب این ندای قیامتی متوجه کیست؟! کدام گوش و چشم و قلب است که این ندا را میشنود و میبیند و شهود میکند؟! صحبت از ضیافت و بزم و شراب و سفره دار و مقصد و مقصود و مَنِ حقیقی و ماه رجب المرجب شد! صحبت از سفره ای شد که از قلّه قاف عالم اعلی علّیین گسترانده شده و مَلِکِ مقرب داعی از بالای هفت آسمان، انسان را دعوت به این ضیافت و بزم الهی میکند!... این مَنِ حقیقی است که قابلیّتِ دریافت و استماع و تصدیق ندای مَلِکِ داعی را دارد! وگرنه گوش و چشمِ حیوانی چه کار با ملکوت و ملکوت اعلی و عرش اسماء الله هفت آسمان! گوش و چشم بریده از ملکوت و غیب چه فرق با چشم و گوش خر و گاو داره!... یک اصل اصیل در عرف عرفان، پیرامونِ مَنِ حقیقی(روح الهی) اینست.... مَنِ حقیقی که از علم الله تا عالم عهد الست و از عالم عهد الست تا رَحِمِ مادر و از رَحِمِ مادر تا دنیا و از دنیا تا برزخ و از برزخ تا قیامت و ابدیت، وجودی ممتد است! ...حقیقتی که در تمام جهاد و ابعاد پیدا و پنهان عالم غیب و شهادت، حیُّ و حاضر است! لذا وقتی در قرآن و روایات تصریح میشود قرار است انسان وارد عالمی دیگر شود! در هر عالمی از هفتاد هزار عالم و هفت آسمان و...که وارد میشود در واقع اشاره به شاکله باطنیِ آدمی دارد! وگرنه مَنِ حقیقی(روح مجّرد) جایی نیست که در آنجا حاضر نباشد!!!...پس وارد شدن مربوط به منِ حقیقی نیست که اگر باشد با ساختار وجودیِ خلقتش که از روح اعظم و تشبّه به عرش اسماء الله دارد در تضاد است! یعنی سرشتی که بی نهایت است! مافوق تجرّد است! لایتناهی.... پس لفظ و معنا که مفهوم ورود انسان به عوالم ملکوت را به اذهان متبادر می سازد در واقع اشاره به شاکله باطنی(بدن ملکوتی و عرشی) انسان دارد! آری! این شاکله باطنی انسان است که وارد ضیافت های ملکوتی و عرشی میشود! این ضیافت خانه و قصرپادشاهی که تعلّقِ تکوینی به عالی علی اعلی، انسان کامل، خلیفه الله مطلق دارد! قاعدتاً شاکله باطنی ما که قرار است به این بزم، وارد شود باید بصورت آدم حقیقی، انشاء شده باشد!... تا شاکله باطنی ات، تَشَبُّه وجودی به انسان کامل پیدا نکنه! آدم نیستی و تا آدم نشدی، راهی به این ضیافت و بزم الهی نداری! چرا که فقط آدم حقیقی، قابل است برای نفحات و تمثلات و تجلّیات محمّدیه و علویّه و فاطمیّه! با چشم آخور بین! با گوش و دهان حیوانی، چطور میتوان بر سر سفره بی نهایت نشست و مائده های لامقطوعه و لاممنوعه را دید و شنید و خورد!... فقط یکی از بی نهایت نعمتهایی که برای مومن در ضیافت بهشت، مهیا شده.... فقط یک نعمت: باغ های بهشت! در بهشت انفسی، برای مومن به عدد ریگ های زمین، باغ هست، در هر یک از باغ ها، به عدد تمام ریگ های زمین، درخت در آن وجود دارد و هر درختی، به عدد ریگ های زمین، شاخه دارد و هرشاخه ای، به عدد ریگ های زمین، برگ دارد و از هربرگی، به عدد ریگ های زمین، نغمه و موسیقی بهشتی از آن طنین انداز میشود و مومن قابل و قادر است که دفعتاً با جزئیات و به تفکیک، تمام موسیقی ها را ادراک کند و لذت ببرد و ایضاً در همین باغ هایی که به عدد ریگ های زمین است و هر باغی به عدد ریگ های زمین، درخت دارد و هر درختی، به عدد ریگ های بیابان، شاخه دارد و بر هر شاخه ای، به عدد ریگ های بیابان، هم شکوفه دارد و هم میوه بهشتی! مومن دفعتا و در آنِ واحد قابلیت دارد تمام میوه ها را نوش جان کند! در همان حین، رایحه بهشتی تمام گلها را استشمام کند بازهم طلب میکند! بازهم میلش تمام ناشدنی است! در روایت داریم اگر فقط و فقط یک نُت موسیقی از یک برگ! اگر فقط و فقط یک رایحه از آن شکوفه ها به زمین برسد از شدت بهجت و سرور مطلق، همه در دَم هلاک میشوند!.... حالا کدام مرتبه وجودی! کدام حقیقت باطنی ما قابل است برای مواجه با چنین نعمات لامقطوعه و لاممنوعه ای! جز شاکله باطنی که بصورت انسان کامل، انشاء شده باشد! 📌قسمت ششم- لینک پنجم 👉 -----------------❀○❀------------------- @zohor313iran https://eitaa.com/joinchat/2461138948Cdf2697a104