#مخصوص_استوری
#هفته_دفاع_مقدس
#خط_عاشقی
▫️قسمتی از کتاب خط عاشقی؛ (شماره 2)
قلاب آهنی را انداخت روی یخ و کشید. اولین قالب یخ را از دهانه تانکر، انداخت توی آب. صدای یک نفر از توی صف بلند شد که (از کله سحر تا حالا وایسادم برا دو تا قالب یخ، مگه نوبتی نیست؟!)
علی گفت: اول نوبت گلوی تشنه پسر فاطمه بعد نوبت بقیه.) با صاحب کارخانه یخ شرط کرده بود که شاگردی میکند، خیلی هم دنبال مزد نیست اما اول یخ تانکر نذری را میدهد، بعد بقیه را. با خط نهچندان خوبش هم روی تانکر نوشته بود؛ سلام به گلوی تشنه حسین علیهالسلام.
خاطرهای از شهید علی چیتسازیان
🔅بهروایت از مادر شهید.
🔻صفحه اینستاگرام کتاب هیأت:
📎
instagram.com/ketab_heyat
▫️
@ketab_heyat