⏰
#دقایقی_با_کتاب 📚
🔸
#حضرت_فاطمه_(س) در ابتدای خطبه از نعمت ها شروع می کند و از عنایت های حق و آنچه که باعث استمرار این نعمت ها و عنایت هاست گفتگو می کنند و بعد به
#توحید و
#نبوت روی می آورند و از پیامبر می گویند و سپس به مردم خطاب می کنند و از آنها و تکالیفشان و آثار این تکالیف می گویند.
🔸حضرت در ادامه خطبه به معرفی خود می پردازند و از
#نسبت_خویش با رسول چنین می گویند: من فاطمه و پدرم محمد است و این حرف را نه یکبار که
#مکرر و
#مستمر می گویم اگر سخنی می گویم
#اشتباه نیست و اگر امروز اقدامی کرده ام و اینگونه ایستاده ام پراکنده کاری نیست.
🔸 نکته ی قابل تأمل در بیان حضرت و سؤال اساسی این است که آیا فاطمه (س) این قدر مجهول مانده است که نیاز به معرفی دارد؟ کسی که همه کودکی اش را دیده.اند بچه هایش را بر
#دوش_رسول (ص) مشاهده کرده اند نیاز به معرفی دارد؟
🔸 پس مشکل جای دیگری است صحبت از
#فراموشی و
#انکاری است که شکل گرفته و حقوقی که از ایشان گرفته شده سخن از این است که چگونه و با دقت و نقشه های حساب شده علی (ع) را بستند و امکانات مالی او را گرفتند و یارانش را هم کشتند به خاطر همین فاطمه (س) قدم به قدم عنایات رسول را مطرح میکنند از نسبت خود و علی (ع) با رسول (ص) میگویند و وقتی هم که
#محرومیت و
#تنهایی آدمها را مطرح میکنند از نجات اینها توسط رسول و
#شجاعت_علی (٤) و قرب او به رسول(ص) میگویند.
📕 برشی از کتاب
#روزهای_فاطمه_س