#یک_قاچ_کتاب 📚📚📚
گاهی درست همان آدمهایی تنهایمان میکنند که هیچگاه حدس هم نمیزدیم میتوانند اینقدر بیتفاوت و سرد برخورد کنند.
🔹 برانگیختن احساس
#تنهایی در دیگران، کار سختی نیست.
همین که بدون دلیل محو شویم، همین که بیدلیل خبر نگیریم، گرم سلام نکنیم، و احساس خاص بودن را از آدمها بگیریم، آنها را در رابطهمان تنها کردهایم.
به همین راحتی.
🔹همینکه توضیح ندهیم و برویم.
همین که آنها را نگاه نکنیم درست در زمانی که احتیاج به دیده شدنِ ما دارند
یعنی "تنها" کردن آنها.
وقتی آدم ها در رابطهها "تنها" شوند،
"درد" شروع میشود.
و هر شخص به درد، با روش شخصی خود پاسخ میدهد.
یکی سرد میشود و او هم بدون توضیح محو میشود.
دیگری حمله میکند و با خشم رابطه را تمام میکند.
یکی سوال میپرسد پیگیری میکند و شاید با فرد دیگری وارد رابطه شود.
راههای کم کردن "درد" متفاوت است.
در نهایت اگر رابطهای به هر دلیلی جلو نمیرود و شخصی در رابطه راضی نیست، بهتر است بهجای بهوجود آوردن احساس تنهایی در فرد مقابل از احساساتش صحبت کند و توضیح دهد که نظرش درمورد رابطه چیست.
دردِ واضحِ تمام شدنِ رابطه، بسیار کمتر از سرد شدن و آرامآرام محو شدن است.
🔹 وقتی طرف مقابلمان در رابطه با ما احساس بیپناهی و "تنهایی" کند، یعنی بسیار گیج و غمگین شده است.
ما در مقابل رابطه و احساسهای فرد مقابلمان مسئول هستیم.
بیاید آدمها را بیشتر از آنچه هستند، تنها نکنیم.
ما همه از درون شبیه به یکدیگر درد میکشیم.
ما همه برای دیده شدن و حس شدن وارد رابطهها میشویم.
میخواهیم خاص دیده شویم و دوستداشتنی باشیم.
میخواهیم مورد پذیرش قرار بگیریم و تنهاییمان را کمتر کنیم.
اگر بدانیم همه ما در نهایت با تمام تفاوتها بسیار شبیه به یکدیگر درد میکشیم، دیگر درد دیگری را اضافه نخواهیم کرد.
مخصوصا دردِ "تنهایی" را.
📚 تکه هایی از یک کل منسجم
🖋 پونه مقیمی
📚 کتاب بخوانیم 🪴
👇
@ketabebaz
لینک ما را به دوستانتون هدیه بدهید.