❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️ 🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃 🌦طلوع باران 🌦 🍃ادامه ی جلسه ی هفتم ماهیت مرگ 🍃 🍃محمد مصطفی (ص)🍃 پیامبر نور و رحمت، که با وسعت وجودش، حتی دشمنان را جذب میکرد؛ همواره توصیه به بخشش و مهربانی داشتند؛ چگونه میتوان خوش خلق و مهربان بود و از درون آرام و راضی؟؟؟ ❤️🍃"إِنْ كانَتْ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً فَإِذا هُمْ خامِدُون"؛ (سوره‌ی یس،آیه‌ی ۲۹: جز یک صیحه نبود،پس همه خاموش شدند!) ریشۀ «خمد» یعنی خاموشی یا سکون و در این آیه، کنایه از مرگ است. شخص مرده، هیچ سر و صدایی ندارد؛ به کلی اختیار از کف می‌دهد و قدرت انتخاب و حرکت از او ساقط می‌شود. ما هم امروز گاه بی‌اختیار می‌شویم و این همان لحظات مرگ در زندگی است؛ که اگر درست بمیریم، کاری نمی‌کنیم که بعد پشیمان شویم. درستش هم آن است که صیحۀ مرگ، صبر و آرامش و سکوت درونی آورد و به ما عبرت بیاموزد. "وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ..."؛ ( سوره‌ی روم،آیه‌ی ۵۵: و روزی که قیامت برپا شود) «ساعة» نیز به مرگ اشاره دارد و زمانی است که نفس انسان سعه می‌گیرد، هرکس که باشد؛ منتها در این سعه، برخی تنگ‌اند! مثل اینکه آن‌ها را به بهترین و زیباترین باغ‌ها ببرند؛ اما آن‌ها نسبت به کسی کینه یا حسد داشته و دچار ضیق درونی باشند؛ معلوم است که بهره و لذتی نمی‌برند! مرگ هم برای همه، وسعت می‌آورد؛ مهم این است که در آن وسعت، تعین نفس انسان چه باشد. سیر تدریجی مرگ نیز چنین است و کسی که به آن تن دهد، وجودش وسیع می‌شود. یعنی با بالا رفتن سن، هرچه جسم و قوای مادی‌اش تحلیل می‌رود، جانش قوی و جوان‌تر می‌گردد؛ یعنی بانشاط‌تر، بی‌دغدغه‌تر و رهاتر از خود و دنیا. اما کسی که در دنیا به اختیار نمیرد، اگرچه دنیایی عمل و عبادت داشته باشد، هرچه پیش می‌رود، وجودش تنگ‌تر می‌شود. شاید اگر دیروز چیزی را از او می‌دزدیدند یا حرف ناخوشایندی به او می‌زدند، این‌قدر برایش مهم نبود و راحت عبور می‌کرد. اما امروز نمی‌تواند از هیچ چیز بگذرد و حرصش بیشتر و صبرش کمتر شده است. ادامه دارد... @ketabezendagi ❤️🍃 🍃❤️🍃❤️ ❤️🍃❤️🍃❤️🍃❤️