📚 فردای آن روز، یاران نیرومند امام یکی یکی به میدان جنگ می‌رفتند و مبارزه می‌کردند و شهید می‌شدند اما هنوز نتوانسته بود امام حسین(ع) را راضی کند که به او هم اجازه‌ی جنگیدن بدهند. قاسم می‌دانست کوچک و کم توان است و شاید نتواند بجنگد ولی دلش می‌خواست از امامش دفاع کند، درست مثل پدرش قاسم از هر راهی که بلد بود خواسته‌اش را به امام گفت ولی امام نمی‌پذیرفتند قاسم درمانده شده بود. 🔖 برشی از کتابِ ♨️کتاب رسانی شو😍👇 🆔@ketabresan