فصل پنجم سکوت 📣معرفی مجدد رمانی دلچسب و آموزنده (برخلاف طرح روی جلد☹️ ) در حال و هوای انقلاب داستان با زاویه دید اول شخص نوشته شده و در واقع؛ اعترافا و گفته های مرتضی-نقش اول- در یکی از زندان های سیاسی است. "مرتضی"پسر هفده ساله و ملقب به «مرتضی گاری» است که در جنوب شهر در منطقه فقیرنشین به اتفاق پدر و مادرش زندگی می کند. پدر و مادر نسبت به تحصیل وی بی تفاوت هستند و مرتضی در کلاس چهارم مشغول به تحصیل است. او بیشتر اوقات خود را به همراه دوستانش به خوشگذرانی، فوتبال، خلاف های کوچک و... می گذراند. 😱 روزی به طور اتفاقی «فرشته»، دختر نوجوان محلّه را می بیند و او را ناخواسته تعقیب می کند. فرشته به بازار و سینما سر می زند. در فرصتی، مرتضی فرشته را از وجود موتورسواری که در تعقیب وی است مطلع می کند و باعث فرار فرشته می شود. مأموران رژیم شاه مرتضی را دستگیر می کنند، بی آنکه بداند موضوع چیست؟😢 او مورد بازجویی قرار می گیرد و کم کم به اسرار مهم فعالیت سیاسی فرشته پی می برد. او کم کم با مرور خاطرات خود و بازبینی اتفاقاتی که ساده از آنها چشم پوشی کرده بود، به حقایق جدیدی می رسد.🧐🤨 📣📣📣 ویژگی بارز کتاب،انتقال پیام اصلی در لفافه و بصورت غیر مستقیم است. کرایه کتاب 2000تومان تعداد صفحات 📚 174 📚